آگاهترین

خبر، تصویر، عکس

آگاهترین

خبر، تصویر، عکس

۱۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «فیلم» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار فرهنگی,فیلم شیر شاه

بازسازی جان فاورو از انیمیشن «شیر شاه» به نظر می‌رسد با افتتاحیه‌ای ۱۵۰ میلیون دلاری کار خود را در سینماها شروع کند. از این انیمیشن به عنوان یکی از پول‌سازترین فیلم‌های کمپانی دیزنی یاد می‌شود.

به گزارش مهر و به نقل از ورایتی، در حالی که بازسازی لایو اکشن از انیمیشن «شیرشاه» از ۲۹ جولای (هفتم مرداد) راهی سینماها می‌شود، از این فیلم به‌عنوان یکی از پول‌سازترین فیلم‌های دیزنی یاد می‌شود.

در چند هفته‌ای که به اکران این فیلم باقی مانده شاید میزان فشار دیزنی بر بازاریابی بتواند تغییراتی در فروش ایجاد کند، اما پیش‌بینی‌ها به ویژه در اکران تابستانی که شماری از فیلم‌های پرفروش راهی بازار می‌شوند، می‌تواند خارج از برآوردها عمل کند.

دیزنی هم دلایل خودش را برای امیدوار بودن دارد. یکی از مهمترین این دلایل آمار پیش فروش اینترنتی بلیت «شیرشاه» است که بالاترین در میان فیلم‌های دیزنی بوده است. «شیر شاه» رکورد پیش فروش بلیت را شکسته و بالاتر از «دیو و دلبر»، «علاءالدین» و «کتاب جنگل» در همان بازه زمانی از چرخه فروش قرار گرفته است. با این حال این فیلم هنوز پشت سر «انتقام‌جویان: پایان بازی» که پرفروش‌ترین پیش فروش بلیت در سال ۲۰۱۹ را داشت، جای دارد.

فاورو از بازیگران درجه یک برای «شیر شاه» استفاده کرده که شامل دونالد گلاور در نقش سیمبا، بیانسه در نقش نالا، چیویتل اجیوفور در نقش اسکار و بیل آیشنر و ست روگن در نقش تیمون و پومبا است. جیمز ارل جونز نیز صدای موفاسا را ارایه کرده که ۲۵ سال پیش در فیلم انیمیشن «شیر شاه» همین صداپیشگی را برعهده داشت.

«شیر شاه» سومین بازسازی زنده دیزنی از یک انیمیشن است که امسال راهی سینماها می‌شود. «دامبو» ساخته تیم برتون با فروش ۳۵۱ میلیون دلار که کم‌ترین فروش با استانداردهای دیزنی بود کارش را به پایان برد. «علاءالدین» به کارگردانی گای ریچی بازخورد بهتری داشت و تاکنون ۸۱۵ میلیون دلار در باکس آفیس جهانی فروش کرده است.

فاورو پیشتر کارگردانی «کتاب جنگل» را در سال ۲۰۱۶ برای دیزنی انجام داده بود که با افتتاحیه ۱۰۳ میلیون دلاری کارش را شروع کرد و در نهایت در جهان ۹۶۶ میلیون دلار فروش کرد. این استودیو سود عظیمی هم با فیلم «دیو و دلبر» از بازسازی انیمیشنی به همین نام با بازی اما واتسون داشت و فروشش را با رقم چشمگیر ۱۷۴ میلیون دلاری در سال ۲۰۱۷ شروع و در نهایت بیش از ۱.۲ میلیارد دلار فروش کرد. «آلیس در سرزمین عجایب» هم دیگر فیلم لایو اکشن دیزنی از انیمیشن‌های گذشته‌اش است که با فروش بیش از ۱۰۰ میلیون دلاری کارشان را شروع کرده‌اند.

«شیر شاه» که فیلمی در ابعاد یک بلاک‌باستر است همزمان با آمریکا در دیگر نقاط جهان اکران می‌شود و خود دیزنی کار توزیع این فیلم را برعهده دارد.


  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,رضا فیاضی

رضا فیاضی برای دهه شصتی‌ها چهره‌ای آشناست. او را بیشتر با عنوان پدری مهربان می‌شناسند. با جمال آقای جمالی در «قصه‌های تابه‌تا» و پدر خانواده در «دنیای شیرین» و تمام خاطرات خوشی که با این مجموعه‌ها و مجموعه‌هایی از این دست داشتند. او اما مدتی از تلویزیون دور بود. در زمانی که کودکان و نوجوانان نسل‌های بعدتر از دهه شصتی‌ها و تا حدودی هفتادی‌ها، با وجودی که شبکه اختصاصی داشتند و تمام طول روز برنامه کودک برایشان پخش می‌شد اما دیگر مجموعه‌های خاطره‌انگیزی مانند آنچه نسل‌های قبل‌تر داشتند، نداشتند.

رضا فیاضی در کافه خبر خبرآنلاین، در گفت‌وگویی که مشروح آن به زودی منتشر خواهد شد در این‌باره می‌گوید: «دهه شصت پرملات بود. الان بچه‌های ما خاطره ندارند. عمو و خاله‌ها زود فراموش می‌شوند ولی زی زی گولو هیچوقت فراموش نمی‌شود. برای اینکه خلاقانه بود و پر از حس‌هایی که بچه‌ها درک می‌کردند.»

فیاضی در ادامه در پاسخ به این سوال که چرا کم‌کار شده گفت: «کم کار نشدم، تلاش خودم را کردم که حضور داشته باشم. هم من و هم آقای قناد طرح‌هایی را برای ساختن به تلویزیون بردیم اما موفق نشدیم. من یک طرحی به اسم «حوض نقاشی» داشتم که یک کار روانشناسی بود. برای طرح آن با چند دکتر روانشناس صحبت کرده بودم و برایش ایده داشتم. اما پوستمان را کندند. اول گفتند این کار کودک است، بعد گفتند نه، کار خانواده است، بعد که به گروه خانواده بردیم گفتند اسپانسر بیاورید! به قول معروف اسپانسرم کجا بود؟!»

بازیگر نقش پدر در «دنیای شیرین» در ادامه با بیان اینکه اتفاقا خیلی خوب می‌شود اگر بی بی سی برنامه کودک پخش کند، گفت: «من این اتفاق را منفی ارزیابی نمی‌کنم. شاید این یک تلنگر باشد برای مدیران ما بلکه به خودشان بیایند. شما دهه شصت را با الان مقایسه کنید بچه‌ها چقدر از برنامه‌های تولیدی آن دوران خاطره دارند؟ الان چطور؟ برای اینکه مدیران باید دلسوز باشند.»

خبرآنلاین

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

یک مقام مسئول در پلیس تهران بزرگ خبر بازداشت محسن افشانی بازیگر سینما و تلویزیون را تایید کرد.

به گزارش ایرنا، خبر بازداشت افشانی به علت «رفتارهای خارج از عرف و انتشار تصاویر حاوی مطالب ترویج کننده خشونت (نمایش اسلحه) در شبکه های مجازی» از عصر امروز منتشر شد.

مقام مسئول در پلیس تهران بزرگ بازداشت وی به دستور مقام قضایی را تایید کرد.

درحالی که برخی منابع از زندانی شدن افشانی خبر داده اند بعضی رسانه ها نیز اعلام کرده اند که وی مدتی پس از بازداشت با قرار وثیقه آزاد شده است.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار فرهنگی وهنری,مریل استریپ و نیکول کیدمن

رایان مورفی فهرست بازیگران خود را برای فیلم بعدی‌اش که برای نتفلیکس ساخته می‌شود، اعلام کرد.

به گزارش خبرآنلاین، «جشن پایان سال تحصیلی» اقتباسی از یک نمایش موزیکال در برادوی است که نامزد جایزه تونی هم شده بود و مریل استریپ و نیکول کیدمن قرار است در آن نقش‌آفرینی کنند. جک فیرتل نویسنده داستان اورجینال این نمایش برای برادوی بوده است که با اقبال روبه‌رو شد و ۶ نامزدی جوایز تونی را کسب کرد.

آکوافینا، جیمز کوردن، آریانا گرانده، کیگان-مایکل کی و اندرو رانلز از دیگر بازیگرانی هستند که با این فیلم روی پرده نقره‌ای خواهند آمد.

داستان این فیلم درباره دانشجوی یک شهر محافظه‌کار است که می‌خواهد با دوستش به مراسم پایان جشن سال تحصیلی برود اما در این راه باید با مسایلی روبه‌رو شود.

مورفی که پیش از این شوهای تلویزیونی چون «گلی» و «داستان ترسناک آمریکایی» را تهیه‌کنندگی کرده است، چند ماه پیش قراردادی کلی به ارزش ۳۰۰ میلیون دلار با نتفلیکس بست.

مریل استریپ و نیکول کیدمن پیش از این در فیلم سینمایی «ساعت‌ها» و همچنین فصل دوم سریال «دروغ‌های کوچک بزرگ» محصول شبکه اچ‌بی‌او با هم جلوی دوربین رفتند.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


فائقه دوستی به علت بیماری سرطان درگذشته و در پیج از لاک جیغ تا خدا این خبر اعلام شده که وی مدتی نیز در آی سیو بستری بود که در نهایت در تاریخ ۳ تیر ماه ۹۸ درگذشت.

فائقه دوستی مجری جوان تلویزیون و برنامه «گردونه» به طور ناگهانی درگذشت.

«گردونه» برنامه‌ای بود که توسط هاشم تفکری بافقی کارگردان «از لاک جیغ تا خدا» ساخته شد و در قالب یک مستند داستانی روایت گر سفر‌های تفریحی چند دختر دانش آموز محجبه تهرانی است که در شهر و یا در حومه آن اتفاق می‌افتاد.

فائقه دوستی به علت بیماری سرطان درگذشته و در پیج از لاک جیغ تا خدا این خبر اعلام شده که وی مدتی نیز در آی سیو بستری بود که در نهایت در تاریخ ۳ تیر ماه ۹۸ درگذشت.

این خبر را هاشم تفکری کارگردان برنامه از لاک جیغ تا خدا در اینستاگرامش اعلام کرد و گفت که وی درگذشته است.

 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,فائقه دوستی

عکس از استوری پیج هاشم تفکری

الهه چرندابی در اینستاگرامش نوشت: توکه گفتی داری خوب میشی منتظر بودم کارت عروسیت رو برام بیاری یهو امروز خبر فوتت رو شنیدم

 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,فائقه دوستی

دیروز هی دلم ب شور بود زنگ زدم جواب ندادی بی خبر از اینکه تو دیگه توی این دنیای نامرد نیستی

مهربون بامعرفت سفر بخیر

 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,فائقه دوستی

آخرین مکالمه مجری جوانی که بر اثر سرطان درگذشت

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,برنامه تلویزیونی

روزنامه اعتماد در یادداشتی ضمن اشاره به برنامه تلویزیونی «بفرمایید شام» در کانادا به شرکت کنندگان این برنامه که از ایرانیان مقیم این کشور هستند پرداخته است.

نویستده این یادداشت نوشته است:

. قصد تمسخر کسی را ندارم اما باور کنید بر حال صدی نود بزرگوارانی که در برنامه شرکت کردند و تلویحا بابت کانادین[= کانادایی بودن] بودن فخر می‌فروختند، جز اینکه ترحم کنم و دل بسوزانم عکس‌العمل دیگری نمی‌توانستم داشته باشم. در ظاهر آنها برای ما یعنی برای من و شمایی که در ایران زندگی می‌کنیم - دل می‌سوزاندند و ترحم می‌کردند، اما در اصل آنها خود از رعایت ابتدایی‌ترین رفتار انسانی عاجز بودند.

آنها در یک میهمانی ساده حرمت میهمان و میزبان را عملا زیر پا می‌گذاشتند تا یک امتیاز بیشتر بگیرند. حرمت که سهل است حتی آداب اولیه معاشرت و مناسبات انسانی را رعایت نمی‌کردند. از رفاقت حرف می‌زدند اما رفاقت را نمی‌فهمیدند. می‌گفتند ما برای پول و برنده شدن و امتیاز در برنامه شرکت نکرده‌ایم اما برای کسب یک نمره تا پای دوئل پیش می‌رفتند.علنا بد طینتی می‌کردند، جلوی میزبان مجیزش را می‌گفتند و توی اتاق خوابش پشت سرش صفحه می‌گذاشتند و بدش را می‌گفتند.

کم‌کم جلوی دوربین و پشت دوربین را با هم قاطی کردند و هر چه نه بدتر همدیگر را روی دایره ریختند و شأن خودشان و آن تلویزیون کوفتی‌ و حتی فامیل و بیننده‌شان را زیر پا گذاشتند. قیافه آدم‌های متمدن و مبادی آداب را به خود می‌گرفتند، اما از قحط فراری‌ها هم اینطور به جان هم نمی‌افتادند که ایشان. ایرادهای بنی‌اسراییلی از هم می‌گرفتند که آدم از شنیدنش شرم می‌کرد. مثلا بابت اینکه چرا سوپ در نان سرو شده و در کاسه نه، حرمت برکت خدا را نگه نمی‌داشتند. از هر چیز بی‌اهمیتی مساله درست می‌کردند. اهل مدارا و مماشات نبودند. مطلقا مماشات کیلویی چند؟ اهل حال و همنشینی هم نبودند. بیشترشان خود بزرگ بین بودند. خودخواه بودند. علنا دروغ می‌گفتند. بابت نبود آب یا چنگال قشقرقی به پا می‌کردند که بیا و ببین. بد و غلط حرف می‌زدند. جملاتی را برای هم نقل می‌کردند که در اینستاگرام خوانده بودند. فکت‌های اشتباهی را به بزرگان ادب و هنر نسبت می‌دادند.

در عین حال فخر فروشی می‌کردند. بحث سیاسی می‌کردند و برای مایی که در ایران زندگی می‌کنیم تاسف می‌خوردند در حالی که لایتشخص هر من المر. خط غلط، املا غلط، انشا غلط، آن‌وقت برای من و شما دل هم می‌سوزاندند. باور کنید اینها مشتی است نمونه خروار از آدم‌هایی که به هزار مصیبت خود را به ونکور یا تورنتو یا اونتاریو کانادا رسانده‌اند به این امید که حال و روزی بهتر داشته باشند و انسان‌های موفق‌تری باشند. اینها همان‌هایی هستند که روزگاری جهت عاقبت به خیری جلای وطن کرده و هزار زجر و زحمت دیده‌اند وآخرش شده‌اند این. اگر عاقبت به خیری این است، من یکی نمی‌خواهم... شما هم اگر خواستید بچه‌تان را در کانادا به دنیا بیاورید توصیه می‌کنم لااقل یک شب با نگاه نقادانه‌ای این برنامه را ببینید. شاید از صرافتش افتادید.

خبرآنلاین

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,عادلفردوسی پور شیعی، مدیر شبکه ورزش: فوتبال ۱۲۰ با همین تیم ادامه می‌دهد.

وقتی یاد روزهای نه چندان دوری می‌افتیم که مدیران سازمان صدا و سیما و شبکه سه در اقدامی بحث‌برانگیز، تاریخی و البته پرسروصدا تصمیم گرفتند «نود»، پربیننده‌ترین برنامه ۲۰ سال گذشته تلویزیون ایران را تعطیل کنند، طبیعی است باور داشته باشیم آنها استعداد بسیار زیادی برای تکرار چنین تصمیماتی دارند، به ویژه در شرایطی که فعالیت عادل فردوسی‌پور در تلویزیون هنوز ادامه دارد.

با در نظر گرفتن این موضوع و البته رابطه تیره و تار مسوولان رسانه ملی با فردوسی‌پور، همه منتظر روشن شدن وضعیت آخرین پایگاه فعالیتی عادل در تلویزیون ایران هستند.

حقیقت هم این است که درست از همان وقتی که برنامه نود تعطیل شد و به دنبال آن گزارش مسابقات فوتبال داخلی و خارجی در شبکه سه و شبکه ورزش توسط فردوسی‌پورمحدود شد، همه خودشان را آماده تعطیلی برنامه محبوب فوتبال ۱۲۰ هم کرده‌اند.

برنامه‌ای هفتگی که اتفاقات فوتبال خارجی را به بهترین شکل بررسی می‌کرد و به تازگی فصل ششم آن در شرایطی به پایان رسید که خیلی‌ها بر این باور هستند عوامل و مجری این برنامه دیگر به مخاطبان خود سلام نخواهند داد. فوتبال ۱۲۰ آخرین سنگر فردوسی‌پوری بود که سکوت مطلق اختیار کرده و تصمیم قطعی خود را گرفته که در برابر اتفاقات ماه‌های اخیر و تصمیمی که مدیران سازمان برای او گرفتند حرفی نزند تا آتش اختلافات بیشتر نشود.

همچنین علی فروغی مدیر جوان شبکه سوم سیما هم در این مدت به خوبی نشان داده که از هر تصمیمی برای محدود کردن فعالیت عادل استقبال می‌کند. از آنجایی هم که فعالیت‌های شبکه ورزش زیر نظر مستقیم شبکه سه انجام می‌شود، هیچ بعید نیست در هفته‌ها و ماه‌های آینده فروغی باز هم با فردوسی‌پور طرف شود آن هم با تعطیل کردن فوتبال ۱۲۰ یا گرفتن این برنامه از عادل فردوسی‌پور تا او را دیگر به صورت کامل از صداوسیما حذف کند.

این مدیر با توجه به حامیان قدرتمندی که دارد حرف اول و آخر را در شبکه سه می‌زند و هر تصمیم و سیاستی که بخواهد را به راحت‌ترین شکل ممکن بدون در نظر گرفتن حملات و انتقادها اجرایی می‌کند.

شایعات اخیر درباره احتمال تعطیلی برنامه فوتبال ۱۲۰ و حذف کامل عادل فردوسی‌پور هم نشأت گرفته از آشنایی با همین سلیقه رییس شبکه سه است. او در ماه‌های ابتدایی حضورش در این شبکه و شروع اختلافات با عادل تأکید داشت که این تهیه‌کننده و مجری ورزشی باید طبق چارچوب و سیاست‌های مدیران شبکه کارهایش را انجام بدهد و در آخر این فعالیت در چارچوب به تعطیلی نود منجر شد.

آدم‌ها چشم دارند تا ببینند و عقل دارند تا فکر کنند. بررسی اتفاقات یک سال اخیر و پیگیری اخبار و شایعات باعث شده که از همین حالا شایعه تعطیلی فوتبال ۱۲۰ هم بر سر زبان‌ها بیفتد. البته فروغی و نزدیکانش هیچ شفاف‌سازی و واکنشی به این شایعات نشان نداده‌اند و قطعا مرور زمان همه چیز را مشخص خواهد کرد.

به هر حال یک موضوع بسیار مهم دیگر هم در سرنوشت عادل و آخرین برنامه‌اش تأثیر دارد؛ آن چیزی نیست جز حملات گسترده در فضای مجازی و برخی رسانه‌ها به علی فروغی و مدیران صداوسیما. به هر حال طبیعی است که مدیران شبکه سه دلیل تمام این حملات را محبوبیت عادل بین مردم قلمداد نکنند.

بحث جدی‌تر کارشکنی و حملات به برنامه فوتبال برتر است که با اجرای محمدحسین میثاقی جایگزین برنامه نود شد. درست است که این خبر هیچ وقت در رسانه‌ها منتشر نشده اما از همان روزهای ابتدایی شروع به کار برنامه با کنداکتور جدید، یک جریان تلاش بسیار زیادی کرد تا جلوی حضور بازیکنان و مربیان و کارشناسان مختلف در فوتبال برتر را بگیرد. تماس‌های زیادی با چند بازیکن و کارشناس مشهور گرفته شد و موانع زیادی جلوی راه این برنامه گذاشتند.

پیگیری‌های ما نشان می‌دهد که مسوولان شبکه سه در سکوت مطلق و به شکلی نا‌محسوس تحقیقاتی اساسی درباره پشت پرده این فشارها انجام داده‌اند. نتیجه این تحقیقات و بررسی‌ها هم قطعا تأثیر زیادی در سیاست‌های بعدی آنها از جمله تصمیمی که برای ادامه تولید برنامه فوتبال ۱۲۰ خواهند گرفت، دارد.

با بررسی شواهد و قرائن موجود در این گزارش، شایعه پایان فعالیت فردوسی‌پور در فوتبال ۱۲۰ قوت بیشتری گرفته است. با این حال برای پیگیری این شایعه با احسان شیعه مدیر شبکه ورزش تماس گرفتیم. پیش از این مدیران سازمان صدا و سیما هنگامی که تصمیم به تعطیلی برنامه نود گرفتند، اعلام کرده بودند در برنامه‌های تولیدی مختلف تغییرات محتوایی بسیار زیادی شاهد خواهیم بود.

مدیر شبکه ورزش اما درباره تغییرات مهمترین برنامه‌های شبکه ورزش به ایران ورزشی گفت: «هر چند ما همیشه در تلاش هستیم برنامه‌هایی پویا و همراه با نوآوری‌های محتوایی و ساختاری داشته باشیم اما این به آن معنی نیست که هر سال لازم باشد همه برنامه‌ها دچار تحول بشوند. برنامه‌هایی مثل شب‌های فوتبالی، ویدئو چک، لذت فوتبال و ... ساختار استاندارد خود را پیدا کرده‌اند و با همین ساختار مورد استقبال مخاطبان قرار گرفته‌اند و در مسیر خود حرکت می‌کنند. لذا فعلا نیاز به تغییرات بنیادی و اساسی ندارند»

احسان شیعه همچنین درباره شایعات اخیر درباره احتمال حذف عادل فردوسی‌پور از برنامه فوتبال ۱۲۰ هم با صراحت تمام شایعات و احتمالات را تکذیب کرد و این صحبت‌های بسیار مهم را انجام داد و گفت: «درباره برنامه فوتبال ۱۲۰ هم باید بگویم این برنامه که یکی از برنامه‌های پربیننده شبکه ورزش است، ممکن است در فصل جدید ‌تغییراتی در آیتم‌های مختلف خود داشته باشد. منتهی قطعا تغییری در تیم تهیه و اجرای برنامه اتفاق نمی‌افتد و با پایان تعطیلات لیگ‌های فوتبال، برنامه با همین گروه تهیه و همین مجری مجددا پخش خواهد شد»

وقتی از مدیر شبکه ورزش باز هم به صراحت سوال کردیم که قطعا عادل فردوسی‌پور در این برنامه ماندنی خواهد بود، تأکید کرد: «همچنان که عرض کردم تغییری در تهیه کننده ۱۲۰ اتفاق نمی‌افتد.»

با در نظر گرفتن این صحبت‌های مدیر شبکه ورزش فعلا تکلیف آخرین سنگر عادل فردوسی‌پور مشخص است.

پیگیری‌های انجام شده از شبکه ورزش هم البته نشان می‌دهد تا امروز علی فروغی هیچ دستور شفاهی یا کتبی درباره فوتبال ۱۲۰ و عادل فردوسی‌پور صادر نکرده و اصلا وارد رسیدگی به برنامه‌های شبکه ورزش نشده است.

منتهی باید صبر کرد و دید در آینده‌ای که به این موضوع ورود خواهد کرد چه تصمیمی در این رابطه اتخاذخواهد کرد.

ایران/ حسین قهار

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبار فرهنگی,خبرهای فرهنگی,مارادونا   امسال در جشنواره کن فرانسه علاوه بر فیلم‌های پر سروصدایی مثل «مرده‌ها نمی‌میرند» جیم جارموش، «یک زندگی پنهان» ترنس مالیک و «روزی روزگاری هالیوود» کوئینتین تارانتینو در بخش اصلی جشنواره، فیلمی در بخش خارج از مسابقه اکران شد که حسابی فوتبال‌دوستان را ذوق‌زده کرده است. فیلم مستند دیه‌گو مارادونا به کارگردانی آصف کاپادیا، فیلمساز انگلیسی که اصالتی هندی دارد. فیلمی که حاوی تصاویر دیده‌ نشده‌ای از اسطوره آرژانتینی است و روایتی منحصر به فرد از زندگی دیه‌گو دارد.

به گزارش ایران ،آنهایی که فیلم را دیده‌اند می‌گویند مارادونایی که کاپادیا تصویر کرده «کمی متقلب و خیلی نابغه» است. خود کارگردان که این سومین مستند مهمش بعد از مستند ایرتون سنا، راننده بزرگ فرمول یک -که در جریان مسابقه فوت کرد- و امی واینهاوس، خواننده جوانمرگ انگلیسی است، در پوستر فیلمش اینگونه مارادونا را شرح داده: «یاغی، قهرمان، کلاهبردار، خدا».

فیلم پر است از درخشش‌های داخل زمین و حاشیه‌های خارج از آن؛ گل‌ها، کلوب‌های شبانه. گل‌ها، رابطه‌های افسارگسیخته، گل‌ها، گنگستر‌ها. نگهداری از فرزندان، زنان، حاملگی‌ها، سقط جنین‌ها، کوکایین، اضافه‌وزن، کنفرانس‌های جنجالی و... همه اینها تبدیل به ۱۳۰ دقیقه جذاب شده تا وقتی بیننده از سالن خارج می‌شود، به قول ستون‌نویس روزنامه گاردین بفهمد «تقلب جزیی از نابغگی است و نه چیزی در مخالفت با آن».

در قسمتی از فیلم صدایی از مارادونا شنیده می‌شود که شکوهمندی فوتبال را به خوبی توصیف می‌کند: «وقتی در زمین هستی، زندگی کنار می‌رود، همه‌چیز کنار می‌رود.» اما مسأله این است که برای قضاوت درباره فوتبالیستی مانند مارادونا، نمی‌شود فقط به فیلم بازی‌هایش اکتفا کرد. او زندگی شخصی پر التهابی داشته که روی فوتبالش هم اثر گذاشته. عصیانگری و پرخاش‌های او اگرچه باب میل خیلی از طرفدارانش است اما مسیر او به‌عنوان یک فوتبالیست حرفه‌ای را هم به کلی تغییر داد. و البته مسیر شهری مانند ناپل را!

دیه‌گو در ماه مه ‌۱۹۸۴ برای آخرین بار در لالیگا دیده شد. دو سالی می‌شد که از فوتبال آرژانتین و باشگاه بوکا جونیورز جدا شده بود و با پیراهن بارسلونا در میادین حاضر می‌شد. در پایان فصل ۸۴-۱۹۸۳ بارسلونا باید در فینال کوپا دل ری به مصاف تیم درخشان آن موقع‌های اسپانیا یعنی اتلتیک بیلبائو می‌رفت. بارسا در نخستین سال حضور مارادونا در بندر بارسلون موفق شده بود در فینال رقابت‌ها، رئال مادرید را شکست دهد و قهرمان شود و حالا به دنبال کسب دومین قهرمانی بود. بازی در سانتیاگو برنابئو برگزار می‌شد و بارسا بازی را یک بر صفر به سفیدپوشان بیلبائو واگذار کرد.

مارادونا نمی‌دانست که این آخرین بازی‌اش برای بارساست. در پایان بازی بلبشوی بزرگی برپا شد و مارادونا هم با خشونت هرچه تمام‌تر در آن حضور داشت. رفتار و لگد بلند او به بازیکنان حریف باعث شد تا یکی از صحنه‌های زشت تاریخ فوتبال رقم بخورد. مارادونا را به زور از زمین بیرون بردند و مقامات بارسلون او را توبیخ کردند. همین باعث شد تا دیه‌گو ۲۳ ساله که سرگذشت عجیبی را پشت سر گذاشته بود و از خانواده و محله‌ای فقیر در بوینس آیرس به دل اروپا پرتاب شده بود، نخستین حاشیه بزرگ زندگی شخصی‌اش را رقم بزند؛ کشیدن کوکایین در یک کلوب شبانه.

این بازی و تبعاتش یکی از مهمترین قسمت‌های فیلم آصف کاپادیا را تشکیل داده. این یکی از نقاط عطف زندگی دیه‌گو است. خودش در فیلم می‌گوید: «یک خط کوک زدم و احساس کردم سوپر‌من‌ام.»

کار مارادونا و آبی‌واناری‌ها به پایان رسیده بود. او باید از اسپانیا می‌رفت. مقصدش اما برای اهالی فوتبال عجیب بود؛ ناپولی. مارادونا که ظاهرا به دنبال آرامش بود، پای به شهری گذاشت که به همه چیز معروف بود جز آرامش و البته داشتن تیم خوب. فوتبال در آن سال‌ها در ایتالیا بیشتر در شهرهای شمالی مثل تورین و میلان تمرکز داشت. البته الان هم نسبتا ماجرا از همین قرار است. زندگی مارادونا در ناپل و رابطه مردم این شهر با او، بخش بزرگی از مستند کاپادیا را تشکیل می‌دهد. و البته بخش بزرگی از زندگی واقعی دیه‌گو را. ناپولی که پیش از این هرگز طعم قهرمانی در سری‌آ را نچشیده بود در دوران حضور ۷ ساله مارادونا، دوبار قهرمان ایتالیا شد. مسأله‌ای که بعد از رفتن مارادونا هرگز تکرار نشده. آنها در آن دوره به تنها افتخار اروپایی تاریخ باشگاه‌شان هم رسیدند؛ قهرمانی در جام یوفا در سال ۸۹-۱۹۸۸. مارادونا هم در آن سال‌ها که ۲۴ تا ۳۱ سالگی او را شامل می‌شد، در اوج دوران خود بود. قهرمانی جام جهانی ۱۹۸۶ با آرژانتین هم در همین سال‌ها به دست آمد و مارادونا را تبدیل به خدای فوتبال کرد. بخصوص وقتی که در همان جام با دست به انگلیس گل زد و بعد در مصاحبه‌ای که فیلمش در مستند کاپادیا وجود دارد گفت: «گل را من‌ نزدم، کار خدا بود.»

مارادونا در ناپل چیز‌های زیادی تجربه کرد. قهرمانی، محبوبیت، گل‌های زیاد، کوکایین، باشگاه‌های شبانه، درافتادن با مافیا، کلاهبرداری، زندان، محرومیت بلندمدت. هیچ دائره‌المعارف نویسی نمی‌تواند شهر ناپل را بدون دوران حضور دیه‌گو شرح دهد. رابطه او و مردم شهر ناپل هنوز که هنوز است از بین نرفته است حتی در بین نسلی که هرگز موفق به تماشای بازی‌های مارادونا با پیراهن ناپولی نشده‌اند. در سال ۲۰۱۷ مارادونا به پاس همین تأثیراتش، شهروند افتخاری شهر ناپل نام گرفت. پیش از آن فقط سوفیا لورن بود که چنین عنوانی را به دست آورده بود.

فیلم کاپادیا البته همه ابعاد زندگی مارادونا را به تصویر نکشیده. مثلا اشاره‌ای به تتوی فیدل کاسترو و چه‌گوارا ندارد. درباره افکار چپ‌گرایانه مارادونا ابدا حرفی نمی‌زند و خب این شاید خیلی‌ها را خوش نیاید. با این همه تصویری که از اسطوره آرژانتینی فوتبال در مستند جدیدش به نمایش گذاشته شده، به واقعیت خیلی نزدیک است. منتقد فاینشیال تریبون درباره فیلم گفته: «یک داستان مهیج درباره ستاره‌شدن و نابغگی است».

روزنامه موندیال آرژانتین هم چنین تیتری را برای فیلم انتخاب کرده: «یک پرتره درخشان از یک استعداد خشمگین». مستند کاپادیا از هفته آینده در انگلیس به صورت عمومی اکران می‌شود و ظاهرا شبکه HBO آمریکا هم موفق به خریدن حق پخش آن شده و این عاشقان فوتبال را امیدوار می‌کند تا به‌زودی جدیدترین اثر سینمایی درباره اسطوره آرژانتینی را تماشا کنند. فیلمی که علاوه بر نمایش زندگی مارادونا، نشان می‌دهد که شهرت تا چه اندازه می‌تواند هزینه در پی داشته باشد.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار فرهنگی,رامبد جوان و نگار جواهریان

امیر هاشمی مقدم، پژوهشگر فرهنگی، در یادداشتی به بهانه‌ی سفر رامبد جوان و همسرش نگار جواهریان به کانادا در انصاف‌نیوز چنین نوشته است:

پرده نخست: رامبد جوان مجری برنامه‌ای است به نام خندوانه که مدام در آن از خوبی‌های ایران و مردمانش می‌گوید و البته حرف و حدیث‌های زیادی هم درباره هزینه‌های ساخت این برنامه و درآمد دست‌اندرکاران آن (از جمله مجری‌اش) در جریان است. او به تازگی به همراه همسر باردارش، نگار جواهریان به بهانه نمایش فیلم «قانون مورفی» به کانادا رفته‌اند. رسانه‌ها گزارش داده‌اند که هزینه این سفر حدود پانصد میلیون تومان می‌شود. با توجه به اینکه همسر وی در دوره پایانی بارداری است، به نظر می‌رسد اهدف او از این کار، به دنیا آمدن فرزندش در کانادا و در نتیجه گرفتن شهروندی این کشور برای اوست.

پرده دوم: زهرا نعمتی ورزشکار و مدال‌آور جهانی ایران است. او متولد 1364 است و ابتدا عضو تیم ملی تکواندو بانوان کشور بود که در 19 سالگی تصادف کرد و ویلچرنشین شد. اما تلاش و اراده آهنین، او را به عضویت تیم ملی تیراندازی با کمان بانوان معلول ایران رساند و نخستین بانوی ایرانی شد که در المپیک مدال طلا به دست آورده و نخستین ایرانی (در هر دو گروه مردان و زنان) است که هم در المپیک و هم در پارا المپیک مدال گرفته. به تازگی جمهوری آذربایجان به او پیشنهاد داده در قبال دریافت 300 هزار دلار، یک خانه و یک خودرو و حقوق مادام‌العمر ماهیانه پنج هزار دلار، شهروندی آن کشور را دریافت کند. اما او نپذیرفته و گفته پرچم کشور ایران را ترجیح می‌دهد.

پرده روی پرده: زهرا نعمتی در حالی حاضر نیست از زیر پرچم ایران بیرون بیاید که محدودیت‌ها برای زنان از یکسو و معلولان از سوی دیگر، فشاری که مردم ایران در شرایط نابسامان اقتصادی تحمل می‌کنند را بر او صد چندان کرده است. کافی است بدانیم همسر او با سوءاستفاده از قوانین مردسالارانه در نظام قضایی کنونی، جلوی خروج از کشورش برای حضور در تورنمنت برون مرزی را گرفته بود. در شرایطی که خیلی‌ها دارند از راه‌های گوناگون و پرداخت هزینه‌های بسیار، به کشورهای دیگر مهاجرت می‌کنند، او حاضر نشد مشگلات فراوان را از روی دوشش برداشته و در برابر دریافت آن پیشنهاد وسوسه‌انگیز، شهروندی و یک عمر زندگی مرفه را بپذیرد. از سوی دیگر، رامبد جوان که زندگی لاکچری‌اش بر روی دوش مردم این کشور سوار است و همیشه سخن از خوبی‌های ایران و مردمانش به میان می‌آورد، به همان زندگی لاکچری در ایران برای فرزندش قانع نشده و می‌خواهد او را از «مردم خوب ایران» جدا کند.

سلبریتی‌هایی که همیشه از خوبی‌های ایران سخن می‌گوید و مسئولینی که مدام از مقاومت مردم ایران در برابر امریکا و غرب سخن می‌گویند، اما فرزندان‌شان با پول‌های بادآورده از جیب مردم ایران به همان کشورهای غربی می‌روند، اگر پیش بیاید، در برابر همان دشمنان سر خم می‌کنند. میهن را نه سخنان زیبا و نه شعارهای تند، بلکه مردمانی همچون زهرا نعمتی پاسداری می‌کنند که زیر بار مشکلات کمرشان خم شده، اما در برابر بیگانگان سرشان خم نمی‌شود.

پی‌نوشت: شوربختانه جمهوری آذربایجان همیشه از شرایط نابسمان ایران سوءاستفاده کرده و همه چیزش را دارد از ایران می‌گیرد و با همه اینها به‌طور نظام‌مند در کتاب‌های درسی و غیر درسی و نیز رسانه‌هایش، نفرت از ایران را در دل جوانان آن دیار می‌نشاند. هم نامش (که در طول تاریخ «ارّان» بود و به حیله روسیه و وساطت محمدامین رسولزاده، بنیانگذار این کشور در سال 1918 و علیرغم مخالفت آذری ایرانی همچون شیخ محمد خیابانی، سیید حسن تقی‌زاده و... به جمهوری آذربایجان تغییر داد تا امروز مدعی لزوم پیوستن آذربایجان جنوبی (به قول خودشان) به آذربایجان شمالی باشد. شاعر ملی این کشور، نظامی گنجوی است که همه اشعارش به فارسی است و پس از فردوسی، دومین شاعر میهن‌پرست ایرانی بود که صدها بار نام ایران را در اشعارش آورده و به آن بالیده (از جمله بیت معروف: همه جهان تن است و ایران دل، نیست گوینده زین قیاس خجل). اما جمهوری آذربایجان یک دیوان شعر ترکی برای وی درست کرد و در سال 1392 در سکوت مسئولین فرهنگی جمهوری اسلامی، حتی کاشی‌های چهارصد ساله آرامگاه وی که اشعار فارسی او بود را تخریب کرد و به جایش اشعار جعلی ترکی تازه را جای آنها نشاند. اکنون نیز چندین سال است که ورزشکاران ایرانی، به‌ویژه آذری‌های ایرانی را هدف گرفته و با پیشنهادهای اغواگر، آنان را به سوی خود می‌کشاند. به گونه‌ای که اکنون بسیاری از اعضای تیم تکواندو، کشتی و... این کشور ایرانی هستند. دست‌کم مسولین ورزشی ایران می‌توانند کمی بیشتر به وضعیت مادی ورزشکاران برجسته (و البته مفاخر دیگر همچون اهل اندیشه و قلم، مخترعان و...) کشور رسیدگی کنند و مطمئن باشند اگر حداقل‌های زندگی اینان فراهم باشد، پرچم ایران را با هیچ کشور دیگری عوض نمی‌کنند. چه اینکه اکنون به جز آذربایجان، کشورهای اروپایی نیز تبدیل به مقصد مدال‌آوران ایرانی شده که در کشورشان از نظر مالی تامین نمی‌شوند.


  • سجاد حمیدی