آگاهترین

خبر، تصویر، عکس

آگاهترین

خبر، تصویر، عکس

۲۹ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اخبار گوناگون» ثبت شده است

  • ۰
  • ۰


 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,احمد مازنی احمد مازنی، عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، تاکید کرد: متاسفانه یکی از مشکلاتی که ما در تولید محتوا داریم این است که جریانی به نام نهضت تولید محتوا در کشور شکل‌ گرفته که تولید محتوایش اکثراً فحش است؛ یعنی به‌ جای اینکه برای پاسخگویی به شبهات رفع شبهه کنند، به نام جنگ فرهنگی و جنگ نرم در فضای مجازی صفحه ایجاد می‌کنند و فحش می‌دهند.

احمد مازنی، نماینده تهران و عضو کمیسیون فرهنگی مجلس، در گفت‌وگو با اعتمادآنلاین، درباره نحوه مقابله با جنگ نرم در برخی از فضاهای مجازی در صورت فیلتر بودن این شبکه‌های اجتماعی،‌ گفت: فیلترینگ می‌تواند ابزار موقتی برای عبور از مرحله‌ای باشد که در آن مسیر با مانعی مواجه هستیم. باید آن راه را ببندیم، از مسیر میان‌بر عبور کنیم تا بتوانیم اصلاحش کنیم و سپس ادامه دهیم. اما فیلترینگ برای مدت طولانی و درازمدت، اولاً جواب نمی‌دهد، ثانیاً آثار مخربش بیشتر از فیلتر نکردن است.

او ادامه داد: به‌ عنوان‌ مثال پلیس چنانچه در جاده احساس خرابی کند، حق دارد مدت موقتی آن مسیر را مسدود کند و اجازه تردد ندهد. ولی اولاً باید برای تردد راه میان‌بر ایجاد کند و ثانیاً این مسدود بودن راه باید موقتی باشد تا زمانی که بتواند مانع را از میان راه بردارد. البته باید افق روشنی هم وجود داشته باشد، به این صورت نباشد که راه را ببندیم و ببینیم چه می‌شود، تا بعدها ملت یادشان برود اینجا یک خیابانی هم بوده و از آن رد می‌شده‌اند.

این عضو کمیسیون فرهنگی مجلس ضمن موقتی خواندن فیلترینگ، تاکید کرد: فیلترینگ به‌ صورت موقتی می‌تواند پاسخگو باشد. ما به‌ جای فیلتر کردن اولاً باید واقعیت جهانی‌ شدن و فضای مجازی را بپذیریم؛ این مسیر به سمتی می‌رود که تمام آن چیزی که ما در عالم حقیقت می‌بینیم، در قالب فضای مجازی تعریف شود.

مازنی ادامه داد: به تعبیر آیت‌الله جوادی آملی این عین حقیقت است، مجازاً به آن فضای مجازی گفته می‌شود. ما با این واقعیت علمی و تکنولوژیک نمی‌توانیم مقابله کنیم. باید این واقعیت را بپذیریم و از این ظرفیت به‌ عنوان یک فرصت استفاده کنیم. و اگر فکر می‌کنیم تهدید است آن را به فرصت تبدیل کنیم. باید در حوزه سخت‌افزار و در حوزه نرم‌افزار از دستاوردهای علمی بشر و تکنولوژیک بشر در کشورهای دیگر استفاده کنیم و خودمان هم تلاش کنیم در نهضت تولید محتوا، محتوا تولید کنیم.

نهضت تولید محتوا در کشور اکثراً فحش تولید می‌کند

او با انتقاد از تولید محتوای فضای مجازی در داخل کشور گفت: متاسفانه یکی از مشکلاتی که ما در تولید محتوا داریم این است که جریانی به نام نهضت تولید محتوا در کشور شکل‌ گرفته که تولید محتوایش اکثراً فحش است؛ یعنی به‌ جای اینکه برای پاسخگویی به شبهات رفع شبهه کنند، به نام جنگ فرهنگی و جنگ نرم در فضای مجازی صفحه ایجاد می‌کنند و فحش می‌دهند.

مازنی تاکید کرد: اینها عوامل نفوذی‌اند که یا نفوذی سازمان سیا هستند یا از شرق و غرب دستور می‌گیرند، به نام ارزش‌ها آمدند و رکیک‌ترین فحش‌ها را به رقبای سیاسی می‌دهند و به‌ جای اینکه در یک جبهه فرهنگی کار فرهنگی کنند، کار ضدفرهنگی و غیرفرهنگی می‌کنند.

این نماینده مجلس، با بیان اینکه می‌توان از فضای مجازی برای پاسخ به شبهات استفاده کرد، گفت: من معتقدم انسان‌های متدین و عاقل واقعی، اصولگرای به معنای واقعی که به اصول پایبند باشند، اصلاح‌طلب به معنای واقعی که می‌خواهد روند جامعه در مسیر اصلاح قرار بگیرد، باید از ظرفیت فضای مجازی برای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر، توصیه به خیر، دعوت به نیکی، پاسخ به شبهات و استفاده از این ظرفیت برای توسعه اقتصادی و سیاسی کشور استفاده کنند. در غیر این صورت این تهدید همچنان تهدید می‌ماند و فرصت‌ها هم تبدیل به تهدید می‌شوند.

مازنی با اشاره به جنگ روانی دشمنان در شبکه‌های اجتماعی فیلترشده گفت: اگر به فیلترینگ به‌ عنوان ابزار مقابله با جنگ روانی نگاه کنیم، ناشی از کوته‌نظری است و نشان می‌دهد که ما این ظرفیت را نشناخته‌ایم؛ مثل‌ این است کسی علیه ما کتاب می‌نویسد، او کتابش را نوشته ملت هم می‌خوانند، ما هم یک تیربار برداریم و نویسنده کتاب و خواننده‌ها را بکشیم. در این صورت طبیعی است که کار نتیجه عکس می‌دهد و کسانی که زنده باقی می‌مانند می‌گویند حتماً یک حقی وجود دارد که اینها با زور با آن مقابله می‌کنند.

فیلترینگ یک نوع زور است

او تاکید کرد: فیلترینگ یک نوع زور است، زوری که باید بجا و موقت از آن استفاده شود. اعمال زور همیشه ممنوع نیست و همیشه هم مجاز نیست. اعمال زور و اعمال قدرتِ قانونی مجاز است. اما باید زمانی از اسلحه استفاده کرد که یک تهدید واقعی ایجاد شود. سانسور و فیلتر کردن باید تعریفی به این شکل داشته باشد، در غیر این صورت در طولانی‌مدت و درازمدت حتماً به سرنوشت ماهواره، ویدئو و... دچار می‌شود. در حال ‌حاضر عملاً قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره با دهن‌کجی در جامعه رعایت نمی‌شود و کسی هم به فکر نیست. ما هم در طول دوران نمایندگی یک‌ قدمی برداشته بودیم که در این قانون تجدید نظر کنیم، اما احساس کردیم که در بین همکاران انگیزه لازم برای اصلاح وجود ندارد. در حال حاضر قانون هست اما اجرا نمی‌شود.

این نماینده مجلس ادامه داد: روزی که می‌خواستند قانون ممنوعیت استفاده از ماهواره را تصویب کنند دانشمندان مرکز پژوهش‌های فرهنگی به مجلس گفته بودند این قانون را تصویب نکنید، این قانون به سرنوشت ویدئو دچار می‌شود. فیلترینگ هم به همین شکل است.

عده‌ای منافع‌شان در فیلترینگ و ایجاد محدودیت است

مازنی گفت: نسل کهنه حاکمیت فیلترینگ را نمی‌شناسند وعده‌ای هم منفعت و سودشان در همین چیزهاست. مثل افرادی که بر ممنوعیت استفاده از دیش‌های ماهواره‌ای اصرار داشتند، دیش‌ها را می‌خریدند و دوباره می‌فروختند. البته امیدوارم دروغ باشد.

او ادامه داد: عده‌ای منافع‌شان در فیلترینگ و ایجاد محدودیت است. ما نباید به خاطر منافع برخی چنین کاری کنیم، بلکه باید دست آنها را کوتاه کنیم که به خاطر منافع‌شان مردم را از حقوق‌شان محروم می‌کنند. ما باید از همان روشی که دشمنان استفاده می‌کنند استفاده کنیم. آنها جنگ روانی راه می‌اندازند، ما هم باید به فضای جنگ روانی برویم و مانند خودشان برخورد کنیم. بنابراین فیلترینگ قطعاً پاسخ جنگ روانی نخواهد بود.

اعتمادآنلاین

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات

معاون وزیر خارجه دولت اصلاحات:

از لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم / حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند / نفس پیام‌رسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخست‌وزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد؛ ممکن است حتی از محتوای پیام مهم‌تر باشد

محسن امین‌زاده کارشناس حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات می گوید: از لحن مخالفان گفت‌وگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بی‌مانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند.

هواپیمای نخست‌وزیر ژاپن در تهران به زمین نشسته. اما به باور بسیاری از کارشناسان همراه و حتی مخالف دولت، سفری که در این سطح پس از 41 سال صورت می‌گیرد، واجد ویژگی‌های مهم و راهبردی است. آنچه در پی می‌آید گفت‌وگوی تفصیلی در خصوص سفر شینزوآبه به تهران، با محسن امین‌زاده کارشناس برجسته حوزه سیاست خارجی و معاون وزیر امورخارجه در دوره اصلاحات است.

مشروح این گفت‌وگو را در ادامه بخوانید:

سفر آبه به تهران، اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکایی‌ها دارد

تحلیل شما از علت سفر شینزو آبه چیست؟ در واقع از نظر شما، پروژه آبه برای سفر به ایران چیست و وی می‌تواند حامل چه پیامی باشد؟

امین‌زاده: با توجه به اظهارات رئیس‌جمهوری آمریکا دونالد ترامپ در توکیو و با توجه به اعلام نگرانی ژاپنی‌ها نسبت به بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه، تصور غالب نسبت به سفر شینزو آبه به تهران، تصور سفر یک پیام‌رسان و میانجی مهم میان ایران و آمریکاست. طبعاً این وجه سفر اهمیت زیادی دارد اما مایلم تأکید کنم از نظر من سفر نخست‌وزیر ژاپن بعد از ۴۱ سال به تهران، بیش از آنکه سفر یک میانجی باشد یک سفر دوجانبه مهم در بالاترین سطح است. برای اولین و آخرین بار، نخست‌وزیر ژاپن در سال ۱۳۵۶ به تهران سفر کرده است و سفر آقای آبه دومین سفر یک نخست‌وزیر ژاپن به ایران در طول تاریخ روابط دو کشور است. این سفر در پاسخ به سفر آقای خاتمی در سال ۱۳۷۹ به ژاپن انجام می‌شود. ظاهراً این سفر قرار بوده ماه‌ها پیش انجام شود اما با خروج آمریکایی‌ها از برجام به تعویق افتاد. به نظر من ژاپنی‌ها برنامه‌ریزی کرده بودند که نخست‌وزیرشان بعد از امضای توافقنامه برجام به ایران سفر کند و فصل جدیدی از روابط اقتصادی دو کشور شکل بگیرد، اما شرایط بعد از برجام در ایران، عملاً این برنامه را به تأخیر انداخت.

‌به عقیده من هرچند بحث مجدد سفر آقای آبه به تهران در طول دیدار رئیس‌جمهوری آمریکا از توکیو اعلام شد؛ ولی سفر آقای آبه به تهران اهمیتی بیش از انتقال یک پیام مهم از سوی آمریکایی‌ها دارد.

تکرار تجربه خاتمی؟

با تجربه‌ای که درباره سفر آقای خاتمی به توکیو دارید، ارزیابی شما از سفر آبه به تهران چیست؟

امین‌زاده: سفر آقای خاتمی به توکیو سفر موفقی بود و تأثیر چشمگیری بر مناسبات اقتصادی دو کشور گذاشت. این تغییر چشمگیر محدود به دو کشور نبود و تأثیرخیلی گسترده‌تری روی اقتصاد ایران گذاشت.

راه ورود ایران به بازار سرمایه جهان را هموارتر کرد و در واقع تحول مهمی در کل مناسبات اقتصادی ایران با جامعه جهانی ایجاد کرد. همکاری مشترک وزارت خارجه و وزارت نفت باعث شد ژاپنی‌ها در طول سفر با اعطای سه میلیارد دلار وام کم‌بهره به ایران موافقت کنند که در سال‌های بعد تا هفت میلیارد دلار افزایش یافت. ژاپن پیش از چین و پیش از همه کشورهای اروپایی درهای بانک‌های خود را به روی اقتصاد ایران گشود. اعطای این وام ارزان‌قیمت و بدون شرط به ایران توسط بانک‌های ژاپنی، باعث شد مسیری به روی اقتصاد ایران گشوده شود که تا پایان دولت آقای خاتمی هیچ مشکلی تحت عنوان سرمایه برای پروژه‌های بزرگ ایران وجود نداشته باشد و ایران با کمترین هزینه، امکان تأمین تمامی نیازهای سرمایه‌ای خود را از بازار جهانی بدست آورد. هر چند این ارقام برای بازار سرمایه ایران ارقام بزرگی بود اما مهمتر از رقم وام‌های ژاپن، تأثیر این اقدام ژاپن در تغییر نگاه جامعه جهانی به مناسبات پولی و بانکی با ایران بود. بعد از ژاپن، چین، کره جنوبی و اروپایی‌ها، یکی پس از دیگری موانع همکاری‌های بانکی و بیمه‌ای را با ایران برطرف کردند و به سرعت همه بازار سرمایه در جهان به روی ایران به‌طور کامل گشوده شد.

نسبت به تصمیم ژاپن برای فعال‌تر کردن روابط دو کشور خوش‌بینم‌

من نمی‌خواهم خوش‌بینی نادرستی نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن ایجاد کنم. وضعیت کنونی دو کشور نسبت به ۲۰ سال پیش بسیار متفاوت است. اما نسبت به تصمیم ژاپن برای فعال‌تر کردن روابط دو کشور خوش‌بین هستم.

باید شرایط ژاپنی‌ها را درک کرد و با درک درست، از این فرصت برای منافع مشترک دو کشور حداکثر بهره‌برداری را کرد. در طول مذاکرات مقدماتی برای تدارک برنامه سفر آقای خاتمی به توکیو، در مذاکراتی مفصلی که در جریان بود، در مقابل پافشاری من در مورد ضرورت موفقیت‌آمیز بودن سفر آقای خاتمی به لحاظ اقتصادی و کند بودن روند نهایی شدن تصمیمات مربوط به سفر، معاون وزیر امور خارجه ژاپن گفت که ما ژاپنی‌ها معمولاً خیلی کند تصمیم می‌گیریم و سعی می‌کنیم همه جوانب کار را بسنجیم و درباره همه جزئیات گاه بیش از حد نیاز بحث می‌کنیم تا بتوانیم تصمیم درست بگیریم. اما مسأله مهم آن است که وقتی تصمیم می‌گیریم و برای انجام کاری مصمم می‌شویم در اجرای آن تردید نمی‌کنیم و توقف یک تصمیم اتخاذ شده در ژاپن خیلی دشوارتر از انجام آن تصمیم است. او سعی داشت به من اطمینان بدهد که تصمیم دعوت از آقای خاتمی برای سفر رسمی به ژاپن یک تصمیم مهم بوده و همه جوانب آن بررسی شده و ژاپن قصد دارد در طول این سفر، تحول مهمی در روابط اقتصادی دو کشور ایجاد شود. گفته‌های او به مفهوم واقعی و کامل محقق شد.

چرا ژاپن برخلاف روسیه و چین، میانجی بهتری است؟

با این توضیح شما حضور آبه در تهران را نماد تحول در بحران روابط ایران و آمریکا نمی‌دانید؟

امین‌زاده: پیام‌رسانی نخست‌وزیر ژاپن از جانب آمریکایی‌ها اهمیت زیادی دارد. بحرانی‌تر شدن وضعیت خاورمیانه با مصالح ژاپنی‌ها سازگار نیست و آنان مصمم هستند برای کاهش بحران در روابط ایران و آمریکا تلاش کنند. توضیح خواهم داد که ژاپنی‌ها می‌توانند بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند، اما به عقیده من حضور آبه در تهران نماد عزم مقامات ژاپنی برای گسترش روابط دو کشور حتی در شرایط دشوار کنونی است. البته ژاپنی‌ها روابط بسیار نزدیکی با آمریکا دارند و طبعاً همه ملاحظات مربوط به روابط خود را با آمریکا هم در نظر می‌گیرند. برای گسترش روابط باید متقابلاً شرایط و وضعیت آنان را درک کرد و برای یافتن راه‌های همکاری مشترک در شرایط بسیار دشوار کنونی تلاش کرد.

بازی باید منطقی باشد

یعنی ممکن است ژاپنی‌ها تحریم‌های آمریکا را بدون موافقت آمریکا نقض کنند؟

امین‌زاده: خیر. توجه داشته باشیم اقتصاد ژاپن به شدت به مناسبات اقتصادی، سرمایه‌گذاری‌های متقابل و بازار آمریکا وابسته است. وابستگی اقتصاد ژاپن به اقتصاد آمریکا بیشتر از وابستگی اقتصاد چین به آمریکاست. اولین بار در سال دوم دولت آقای خاتمی به عنوان معاون وزیر خارجه ایران به ژاپن سفر کردم. همزمان با سفر معاون وزیر خارجه ایران، وزیر خارجه وقت آمریکا خانم آلبرایت رسماً اعلام کرد نگران گسترش روابط ژاپن و ایران است و از دولت ژاپن خواست روابطش را با ایران گسترش ندهد. اما ژاپنی‌ها مسیر مورد نظر خود را با احتیاط دنبال کردند. این وضعیت ظرف مدت دو سال به کلی تغییر کرد.

من تردید ندارم مقامات ژاپن برای گسترش همکاری‌های اقتصادی خود با ایران در سال ۱۳۷۹ نظر مقامات آمریکایی را جلب کرده بودند و آنان را قانع کرده بودند که مانع بهبود روابط اقتصادی دو کشور نشوند. نهایتاً آنها موفق شدند به سبک خودشان موانع سیاسی گسترش همکاری‌های اقتصادی دو کشور را برطرف کنند و از مخالفت آمریکایی‌ها جلوگیری کنند. باور دارم در شرایط بسیار دشوارتر کنونی هم ژاپنی‌ها تلاش‌های خود را خواهند کرد. انتظار می‌رود نخست‌وزیر ژاپن در سفر خود گامی در خور توجه در مناسبات اقتصادی با ایران بردارد؛ گامی که البته با مخالفت جدی دولت آمریکا مواجه نشود. باید ما هم تلاش کنیم با درک شرایط آنان، راه حل‌های دست یافتنی را جست‌وجو کنیم.

از لحن صداوسیما متاسف شدم

به نقش میانجی‌گرانه ژاپن میان ایران و آمریکا بازگردیم. چرا ژاپن؟ فرمودید برای میانجی‌گری نخست‌وزیر ژاپن اهمیت ویژه‌ای قائل هستید؛ چرا؟

امین‌زاده: نفس پیام‌رسانی در بالاترین سطح سیاسی توسط نخست‌وزیر ژاپن اهمیت زیادی دارد و ممکن است حتی از محتوای پیام مهم‌تر باشد. من از لحن مخالفان گفت‌وگو با آمریکا در ایران، از جمله لحن صداوسیما نسبت به سفر نخست‌وزیر ژاپن واقعاً متأسف شدم. آنان حتی در مورد استفاده حداکثری از ابزار دیپلماتیک برای پیروزی در مقابل فشارهای بی‌مانند آمریکا هم درک کاملاً غلطی دارند. یک دیپلماسی موفق در کنار همه ابزار اقتدار ملی از جمله ابزار نظامی اقتدار ملی، با پیچیده‌ترین و خلاقانه‌ترین تدابیر، در همه شرایط کاربرد سرنوشت‌ساز دارد و همواره می‌تواند چاره‌ساز و حتی به تعبیر نظامیان دشمن‌شکن باشد.

به تعبیر من از میان کشورهای قدرتمند جهان، ژاپنی‌ها بیشترین امتیازات را دارند و می‌توانند در یک دوره طولانی بهترین میانجی یا پیام‌رسان میان ایران و آمریکا باشند. علت آن است که منافع ملی ژاپن با کاهش تنش میان ایران و آمریکا و بهبود روابط میان دو کشور کاملاً سازگاری دارد. ژاپنی‌ها از بحران روابط ایران و آمریکا هیچ امتیازی به دست نمی‌آورند و بحرانی شدن خاورمیانه برای ژاپن خسارت‌بار است. برعکس بهبود روابط ایران و آمریکا و حتی کاهش تنش میان ایران و آمریکا برای اقتصاد ژاپن فرصت‌ساز است. بنابراین اراده سیاسی رهبران ژاپن کمک به کاهش تنش میان دو کشور است.

صرف نظر از اینکه آقای آبه حامل چه پیامی باشد، استقبال از تلاش این کشور در بالاترین سطح برای کاهش تهدید علیه ایران باارزش است و اقتضا دارد که به تداوم نقش ژاپن به عنوان یک میانجی یا پیام‌رسان قابل اعتماد و قدرتمند اعتبار داده شود. برای درک بهتر موضوع تأکید می‌کنم این موضوع در مورد کشورهای قدرتمند دوستی مثل چین و روسیه مصداق ندارد. آنان موقعیت مشابهی ندارند. این دو کشور به‌رغم روابط بسیار خوبشان با ایران و به‌رغم رقابت دشوارشان با آمریکا، و به‌رغم آنکه به دلایل مختلف تمایلی به تداوم یا تشدید بحران روابط ایران و آمریکا ندارند و از کاهش بحران حتماً حمایت می‌کنند و به‌رغم آنکه واقعاً تمایل ندارند در مناقشه میان آمریکا و ایران، آمریکا برنده شود و ایران شکست بخورد، اما این دو از بحران روابط ایران و آمریکا بسیار نفع می‌برند. روی پرستیژ این کشورهای قدرتمند و شئونات سیاسی آنان نیز برای عدم بهره‌برداری از بحران روابط ایران و آمریکا نباید حساب کرد.

چین در سال ۱۳۷۵ در یک معامله بسیار مهم با دولت آمریکا، در مقابل توقف همکاری خود در ساخت کارخانه هسته‌ای UCF اصفهان، امتیاز بسیار عظیم «پایان تحریم همکاری‌های اقتصادی چین و آمریکا» را از کنگره آمریکا گرفت. امروز دور از انتظار نیست که این کشور در دعوای تعرفه‌ها با دولت آمریکا، روی امکان معامله بر سر توقف همکاری‌های بانکی و اقتصادی با ایران، در قبال حل مشکلات چندصد میلیاردی تعرفه‌ای خود با آمریکا تأمل کرده باشد یا تأمل کند. روسیه نیز به‌رغم همه اختلافاتش با آمریکا و به‌رغم قدرت عظیم نظامی‌اش، عملاً در غرب آسیا و آسیای میانه و قفقاز و خاورمیانه و در حوزه‌های نفت و گاز و انرژی، رقیب خیلی جدی ایران است. روسیه هم سابقه معامله پنهان با آمریکا بر سر توقف فروش تسلیحات به ایران را دارد. با این ویژگی‌ها، تداوم بحران روابط ایران و آمریکا برای این کشورهای قدرتمند دوست، برخلاف ژاپن فرصت‌ساز است. در منطقه کشورهای دوستی مثل عراق، عمان، قطر و البته کشور قدرتمندی مثل هند نیز وضعیت و تمایلاتی مشابه ژاپنی‌ها دارند که همه ارزشمند است و باید با درک ظرفیت‌ها و موقعیت‌های آنان، به همه آنها نیز توجه جدی داشت.

در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست

به نظر شما در شرایط کنونی اساساً امکان آغاز مذاکراتی جدید مطلوب و ممکن با آمریکا هست؟

امین‌زاده: اگر به دنبال پاسخی به سادگی همین پرسش هستید، می‌گویم در وضعیت کنونی، مذاکره با رئیس‌جمهوری کنونی آمریکا مطلوب نیست. آمریکا با استفاده از ابزار خود فشارهای زیادی به ایران تحمیل کرده و انتظار دارد در این شرایط از ایران امتیازات بیشتری بگیرد. طبعاً این وضع دشواری مذاکره میان دو کشور را خیلی بیشتر کرده است.

این درحالی است که مذاکره و دیپلماسی از ابزار قدرت کشورهاست و هرقدر کشوری قدرتمندتر باشد دیپلماسی آن کشور هم باید مؤثرتر، قدرتمندتر و فعال‌تر عمل کند. کشور قدرتمند و منزوی در جهان بی‌معناست. مهمترین مذاکرات سیاسی تاریخ، مربوط به مذاکرات میان دشمن‌ترین کشورها بوده است. حتی در بحرانی‌ترین شرایط هم هیچ کشور قدرتمندی ابزار دیپلماسی خود را کنار نمی‌گذارد. اما متأسفانه به علت درک نادرستی که از مذاکره با جهان و مذاکره با رقیب و مخالف و دشمن در ادبیات سیاسی ایران وجود دارد، مخالفت با سیاست‌ها و اقدامات دولت آمریکا را با توقف دیپلماسی یکی تلقی می‌کنند؛ یعنی خواهان توقف دیپلماسی می‌شوند.

درحالی که برعکس، هرقدر مشکلات کشور در سطح بین‌المللی و با آمریکا بیشتر باشد، ضرورت فعالیت دیپلماتیک و مذاکره بیشتر می‌شود. در شرایط کنونی اگر مذاکره با ترامپ درست نیست مذاکره با همه منتقدان ترامپ بسیار ضروری است. مذاکره با تمامی نمایندگان کنگره آمریکا که مثل بولتون و پمپئو نمی‌اندیشند ضروری است. مذاکره و تبادل نظر و ارتباط فعال با همه کشورهای دوست آمریکا که با ایران رابطه خوب داشته‌اند ضروری است. مذاکره مداوم و تعامل فعال با همه کشورهای مؤثر جهان بیش از هر زمان ضروری است. تلاش برای شفاف کردن و تقویت شکاف نظری و عملی میان ترامپ و تندروترهایی چون بولتون ضروری است. اگر اروپایی‌ها در مقابل فشارهای آمریکا دچار تزلزل شده‌اند مذاکره مداوم با آنان و تلاش برای یافتن راه حل‌های مشترک برای جلوگیری از تزلزل آنان ضروری است. کمک‌گیری از ایرانیان مقیم آمریکا و اروپا و بطور کلی ایرانیان مقیم خارج از کشور برای راه‌اندازی کمپین مخالف و اعتراض به تحریم‌های ایران و فشار به دولت آمریکا در افکارعمومی ضروری است. اگر ایران دچار حداکثر فشارهای بین‌المللی است؛ نیازمند حداکثر تحرکات دیپلماتیک در همه کشورهای جهان و از جمله کشورهای نزدیک به آمریکا و البته در خود آمریکاست.

هیچ شخصیت دلسوزی را سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد

تن دادن جمهوری اسلامی به ۱۲ خواسته ایالات متحده، خصوصاً پس از خروج آنان از برجام و اعمال سیاست فشار حداکثری، دور از ذهن به نظر می‌رسد، چرا که چنین امری هویت انقلابی دولت جمهوری اسلامی را دچار بحران خواهد کرد. با این تفاسیر به نظر نمی‌رسد این شکاف عمیق میان تمایلات دولت جمهوری اسلامی ایران و دولت ایالات متحده با فعالیت‌های میانجیگرانه هیچ قدرت ثالثی از جمله دولت ژاپن و شینزو آبه به عنوان نخست وزیر آن قابل ترمیم باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: حق با شماست. هیچ شخصیت دلسوز و متعهدی سراغ ندارم که به دولت ایران توصیه کند که برای مذاکره ۱۲ خواسته آمریکا را بپذیرد. اصلاً این شیوه برخورد وزیر خارجه آمریکا با موضوع مذاکره دو جانبه واقعاً مبتذل است. اما اگر وزیر خارجه آمریکا بحث مذاکره و دیپلماسی را به ابتذال می‌کشاند، چیزی از اهمیت نفس مذاکره و دیپلماسی حتی با رقیب و دشمن برای دست یابی به حداکثر منافع ملی و رفع تهدیدات امنیت ملی نمی کاهد. دیپلماسی مقتدر، جزء جدایی ناپذیر اقتدار ملی است و ابزار دیپلماسی نیز مذاکره است نه سخنرانی و رجزخوانی. ضمن اینکه آقای پمپئو دست از این اظهارات غیر حرفه ای برداشته و درباره مذاکرات بی قید و شرط صحبت می‌کند. حتی مذاکرات بی قید و شرط ابرازی آمریکا نیز در مقطع کنونی معنای درستی ندارد زیرا آمریکا حداکثر ابزار فشار خود را علیه اقتصاد ایران فعال کرده است و ایران واقعاً تحت فشار اقتصادی قرار گرفته است.

در این شرایط وقتی آمریکا درباره مذاکره بی قید وشرط صحبت می‌کند اگر به معنای عدم توقف فشارهای اعمال شده روی اقتصاد ایران باشد، از نظر ایران مفهومی نخواهد داشت. با این توضیحات اگر بگوییم در این مقطع و با این ویژگی‌ها مذاکره با آمریکا مناسب نیست، اختلاف زیادی برسرش وجود نخواهد داشت. اما مذاکره حتی با مخالف و رقیب و دشمن در سطح بین المللی، ابزار قدرتمند اقتدار ملی هرکشور است. حتی ممکن است در شرایط فشار نیز مذاکره با عزت و خردمندانه و مقتدرانه کشور را از فشار خارج کند.

عده‌ای در ایران از حل بحران‌های بین‌المللی کشور و کاهش تنش با جامعه جهانی نگران‌اند

به دنبال کاهش روند افزایش قیمت ارز و سکه و حتی ایجاد روند کاهشی فعلی، عده‌ای از تحلیلگران این اتفاق را فشار دولت برای قبولاندن مذاکره به نظام می‌دانند. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: خیلی ادعای عجیبی است. اگر قرار باشد نظام برای مذاکره تحت فشار قرار گیرد، طبعاً در شرایط افزایش تورم و افزایش قیمت‌ها و سقوط اقتصادی این فشار خیلی بیشتر خواهد بود. اگر نشانه‌های بهبود در اوضاع اقتصادی باشد طبعاً هم نظام و هم مردم آمادگی بیشتری برای تحمل فشارهای خارجی خواهند داشت.

تأثیرپذیری بازار از مناسبات خارجی ایران هم خیلی طبیعی است. هر تعامل بین‌المللی نشانه افزایش ظرفیت ایران برای مدیریت بحران‌های پیش روی کشور است و نتیجه طبیعی آن آرام شدن بازار و کنترل التهابات بازار خواهد بود. اما نگرانی من از وجه دیگری از مخالفت‌ها با فعالیت‌های موفق دیپلماتیک است. ظاهراً عده‌ای در ایران واقعاً از حل بحران‌های بین‌المللی کشور و یا کاهش تنش با جامعه جهانی نگران هستند. آنان همه منافعشان در بحرانی‌تر شدن کشور است. تصور آنان این است که در شرایط بحرانی کشور بار دیگر به روش‌های قانون‌گریز و قانون‌ستیز آنان تن می‌دهد و مسیر بازگشت آنان برای تاراج سرمایه‌های ملی مجدداً باز می‌شود؛ تاراجی که بخصوص در ۱۵ سال گذشته اقتصاد ملی را زمین‌گیر کرد و فساد در اقتصاد ایران را به اوج خود رساند و تمامی هنجارهای متعارف و نهادینه اخلاقی و رفتاری فعالیت‌های اقتصادی در جامعه ایران را به نفع نهادینه شدن فساد از هم درید. ظاهراً این قبیله از هر رفتار خردمندانه و مدبرانه در مدیریت روابط خارجی و سیاست و اقتصاد کشور متنفرند.

باتوجه به اعلام و اعمال تحریم‌های جدید اقتصادی از سوی ایالات متحده در حوزه پتروشیمی ایران، دقیقاً اندکی پیش از سفر نخست‌وزیر ژاپن، به نظر نمی‌رسد که شینزو آبه حامل خبر هیچ‌گونه عدولی از سیاست فشار حداکثری از سوی ایالات متحده به عنوان امتیازی جهت ترغیب جمهوری اسلامی برای آغاز مذاکره باشد. تحلیل شما از این موضوع چیست؟

امین‌زاده: فقط دولت پنهان و جریان امنیتی در ایران نیست که با تمام توان برای جلوگیری از حل بحران‌های بین‌المللی ایران تلاش می‌کند. سال‌هاست در یک هماهنگی مثال‌زدنی تندروها در تهران، واشنگتن و تل‌آویو به یکدیگر کمک می‌کنند و هرگاه در ایران یا آمریکا زمینه‌ای برای بهبود شرایط بین‌المللی برای ایران فراهم شود، تندروهای دیگر به یاری برخاسته و شرایط را برای جلوگیری از حل بحران روابط خارجی ایران بحرانی می‌کنند. اقدام تحریم پتروشیمی در قیاس با اقدامات دیگر آمریکا علیه ایران اقدام چندان مهمی نیست اما انتظار می‌رود اگر زمینه بهبودی فراهم شود، تندروها در واشنگتن و تل‌آویو و تهران از هیچ تلاشی برای جلوگیری از تحقق آن فروگذار نکنند. درباره مناسبات میان دولت پنهان در ایران و تندروهایی مثل بولتون در واشنگتن و نتانیاهو در تل‌آویو چیزی نمی‌دانم، اما عملکرد آنان کاملاً هماهنگ است و نتایج مشترک عملکرد آنان بحرانی‌تر نگه داشتن وضعیت ایران در مناسبات بین‌المللی است.

نشانه‌های عقب‌نشینی آمریکا

آیا شما نشانه‌های مثبتی برای کاهش تنش میان آمریکا و ایران می‌بینید؟

امین‌زاده: بله. نشانه‌های مهمی وجود دارد. مهم‌ترین نشانه عقب نشینی‌های مهم آمریکا در مورد پیش‌شرط‌ها و انتظاراتش از ایران است. وزیر خارجه آمریکا برخلاف گذشته اعلام کرد که ایالات متحده آمادگی دارد بدون پیش‌شرط با ایران مذاکره کند. هرچند همانطور که گفتم با توجه به تحریم‌های اعمال شده، این اعلام آمادگی کافی نیست اما تحول مهمی در رویه آمریکا محسوب می‌شود و نسبت به تمامی مواضع آمریکا از زمان خروج از برجام تاکنون متفاوت است. وجه مهمتر این عقب‌نشینی اظهارت صریح رئیس‌جمهوری آمریکاست. او گفته که هدفش از اعمال فشار به ایران، جلوگیری از ساخت سلاح هسته‌ای توسط ایران است و نه چیزی بیشتر از آن. او تصریح کرده خواهان براندازی رژیم ایران نیست و به صورت ضمنی در این اظهارات شروط مربوط به توقف گسترش توان نظامی غیرهسته‌ای ایران و توقف گسترش اقتدار ایران در منطقه را هم کنار گذاشته است. اگر رئیس‌جمهوری آمریکا در چنین چارچوبی بماند، حتماً امکان یافتن راه حلی برای تفاهم وجود خواهد داشت. علت هم آن است که این خواسته رئیس‌جمهوری آمریکا با راهبرد امنیت ملی ایران در تعارض نیست و عملاً در چارچوب توافق برجام قابل تفسیر و تعمیق است.

فعال کردن ژاپن و کشورهای دیگر دوست ایران و آمریکا برای گفت‌وگوی متقابل با دو کشور هرچند می‌تواند نشانه نگرانی آنان نسبت به بحرانی‌تر شدن شرایط هم باشد، اما بخصوص در مورد سفر نخست‌وزیر ژاپن، با ویژگی‌هایی که درباره ژاپنی‌ها بیان کردم، به منزله باور این دولت نسبت به شکل‌گیری شرایط جدید و مسیرهای سیاسی جدید برای مدیریت بحران و وجود زمینه‌های کاهش بحران نیز هست.

سومین نشانه مثبت، اولین گام در تحقق پیشنهاد دکتر ظریف در نیویورک در مورد مبادله زندانیان میان ایران و آمریکاست. من اطلاعات دقیقی ندارم اما آزادی نزار زاکا زندانی لبنانی – آمریکایی با میانجی‌گری رئیس‌جمهوری لبنان و حزب‌الله لبنان در آستانه سفر نخست‌وزیر ژاپن به تهران نمی‌تواند اتفاقی باشد. همیشه آزادی زندانیان می‌تواند یک گام مهم اولیه برای تعامل میان دولت‌های حتی متخاصم و درگیر نظامی باشد.

تیم B، نگران سفر آبه

از نظر شما سفر نخست‌وزیر ژاپن چه نسبتی با مواضع دولت‌های عبری- عربی منطقه دارد؟ موضع و تحلیل این کشورها در خصوص این سفر چگونه است؟ آیا امریکا در این زمینه با آنان هماهنگی دارد یا سفر آبه به معنای به‌حاشیه رفتن این ائتلاف منطقه‌ای است؟

امین‌زاده: کشورهایی مثل عربستان سعودی، امارات و اسرائیل به‌صورت راهبردی از بهبود روابط ایران با سایر کشورهای جهان و به‌ویژه آمریکا در هراس هستند. منافع آنان اقتضا می‌کند که روابط خارجی ایران، به‌ویژه با آمریکا بحرانی باقی بماند. در عین حال حداقل در دو دهه گذشته هیچ دولتی در آمریکا به اندازه دولت ترامپ با تل‌آویو و ریاض علیه ایران هماهنگ نبوده‌است و در این مدت هیچ‌گاه انتظارات این دولت‌ها توسط دولت آمریکا علیه ایران برآورده نشده است. طبعاً این دولت‌ها حساب زیادی روی بحران کنونی در روابط ایران و آمریکا باز کرده‌اند و هر خللی که این بحران را کاهش دهد، موجب ناخشنودی آنان است. مواضع رئیس جمهور آمریکا در توکیو و سفر آقای آبه به تهران حتماً موجب ناخشنودی مثلث نتایناهو، بولتون و بن‌سلمان است و حتماً آنها برای تخریب نتایج مثبت این سفر تلاش خواهند کرد. طبعاً در ایران هم تندروها و امنیتی‌های دولت پنهان با آنان همراهی خواهند کرد.

ایرنا

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار سیاسی,هیات دولت

سخنگوی دولت گفت: هیئت دولت به پیشنهاد سازمان محیط زیست و تایید سازمان برنامه و بودجه کشور و در راستای اجرای قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، آیین نامه اجرایی « برنامه مدیریت سبز» را به تصویب رساند.

به گزارش ایسنا به نقل از پایگاه اطلاع رسانی دولت، دستیار ارتباطات اجتماعی رئیس جمهور و سخنگوی دولت در خصوص جلسه امروز هیئت وزیران تصویب لایحه حق تحصیل و آموزش دانشجویان ستاره دار، تصویب آیین نامه اجرایی «برنامه مدیریت سبز» و تصویب آیین نامه مقابله با پایان نامه های تقلبی و انتخاب استانداران گلستان و کهگیلویه و بویر احمد را از اقدامات مهم امروز هیئت وزیران اعلام کرد.

بررسی مجدد لایحه حق تحصیل و اموزش دانشجویان ستاره دار

سخنگوی دولت یکی از تصمیمات مهم جلسه امروز هیات وزیران را مربوط به لایحه حق تحصیل و آموزش دانشجویان ستاره دار عنوان کرد و گفت: دولت پیشتر، این لایحه را به مجلس ارسال کرده بود، اما در کمیسیون های مجلس رای لازم را به دست نیاورده بود اما از آنجا که دولت به تصویب این لایحه مصر است در این نشست لایحه الحاق یک تبصره به ماده ۵ قانون سنجش و پذیرش دانشجو در دانشگاه ها و مراکز آموزش عالی کشور در خصوص حق تحصیل و آموزش دانشجویان ستاره دار را مجددا برای قرار گرفتن در دستور کار مجلس شورای اسلامی به تصویب رساند.

ربیعی تاکید کرد که این لایحه مورد پیگیری دولت است؛ چرا که هر ساله تعدادی از دانشجویان و جوانان ما با مسئله ستاره دار بودن مواجه می شوند و این از نظر دولت پذیرفتنی نیست و امیدواریم با تبدیل این لایحه در مجلس به قانون ضمن اینکه حقوق این افراد مراعات می شود شاهد پرهیز از رفتارهای مبتنی بر سلیقه و بهانه های موهوم باشیم.

تصویب آیین نامه اجرایی «برنامه مدیریت سبز»

به گفته سخنگوی دولت، پیگیری تصویب و اجرای آیین نامه برنامه مدیریت سبز یکی دیگر از موارد مهم جلسه امروز هیات دولت بوده است.

ربیعی در این خصوص گفت: هیئت دولت به پیشنهاد سازمان محیط زیست و تایید سازمان برنامه و بودجه کشور و در راستای اجرای قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، آیین نامه اجرایی « برنامه مدیریت سبز» را به تصویب رساند.

وی با اشاره به چالش هایی که در سال های گذشته به دلیل کم توجهی به محیط زیست ایجاد شده است گفت: این مساله موجب شد سالهای سال بر آب و خاک کشور فشار وارد شود و کم توجهی به رعایت مسائل زیست محیطی از سوی صنایع نیز وضعیت نگران کننده ای در کشور پدید آورد. از همین رو دولت بر اجرای این برنامه تاکید دارد و به جد آن را دنبال می کند.

ربیعی با بیان اینکه نیازمندیم که در طولانی مدت با نگرش جامع و کامل برنامه های محیط زیستی از جمله مدیریت مصرف آب و بازیافت را دنبال کنیم تصریح کرد: در این مسیر نیازمند همکاری دستگاه ها و هم نهادهای عمومی هستیم و من از همه رسانه ها تقاضا می کنم در امر فرهنگ سازی به منظور نهادینه کردن این مهم در جامعه و خانواده ها به دولت کمک کنند.

مقابله با پایان نامه های تقلبی

سخنگوی دولت در ادامه از تصویب پیشنهاد وزارتخانه های علوم، تحقیقات و فناوری، بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و دادگستری آیین نامه اجرایی قانون پیشگیری و مقابله با تقلب در تهیه آثار علمی برای اولین بار در سطح دولت خبر داد.

ربیعی گفت: همه ما شاهد هستیم که چقدر تبلیغات فروش مقاله و پایان نامه در خیابان های انقلاب و حتی اماکن دیگر زیاد شده و تقریبا یک امری عادی شده است. امروز دیگر نصب اگهی های مربوط به این معضل از زمینی و دیواری فراتر رفته و در ایمیل ها و پیامک ها و حتی در و دیوار دانشگاه ها هم پر کرده است . متاسفانه این پدیده نامیمون مقاله نویسی و تقلب در تهیه آثار علمی فراگیر شده و سو استفاده افراد سودجو که آن را کسب و کار نامشروعی برای خودشان کردند در مراکز ما قابل مشاهده و رنج دهنده است .

وی ادامه داد: امروز این موضوع در دولت بررسی شد و از مدت ها قبل هم مطرح بود و دولت امروز بالاخره تصویب کرد دانشگاهها تمهیداتی جدی برای مقابله با آن اتخاذ کنند. از جمله اینکه مصوب شد برای پیشگیری از تقلب علمی، کمیته اخلاق در سطح دانشگاهها برای رسیدگی تخصصی و به دور از هیجانات به اتهام تقلب تشکیل شود و در این کمیته ها امکان ابطال و ملغی اثر نمودن مدرک تحصیلی حاصل از تقلب حتی پس از فارغ التحصیلی پیش بینی شود. همچنین دانشگاه ها مکلف می شوند تا متن پایان نامه ها را ۵ سال پس از تاریخ دفاع بر اساس قانون دسترسی آزاد به اطلاعات منتشر کنند. این آیین نامه به نزاهت و پاکسازی محیط های علمی کمک می کند، موضوعی که خواست گسترده اساتید فرهیخته و زحمت کش دانشگاهی ما نیز هست.

توصیه رئیس جمهوری به ۲ استاندار جدید

علی ربیعی همچنین با اشاره به انتخاب آقایان حق شناس و کلانتری به عنوان استانداران جدید استانهای گلستان و کهگیلویه و بویر احمد گفت: در این جلسه رئیس جمهوری از استانداران قبلی گلستان و کهگیلویه و بویراحمد تشکر کرد و پس از رای اعتماد هیئت وزرا به استانداران جدید توصیه هایی کردند که از جمله انها استفاده از همه ظرفیت های هر دو استان برای خدمت هرچه بهتر به مردم بود.


  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,کمیسیون امنیت ملی سخنگوی کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس شورای اسلامی گزارش عملکرد ایالات متحده آمریکا در حوزه حقوق بشر در سال ۱۳۹۷ را قرائت کرد.

به گزارش ایسنا، علی نجفی خوشرودی در جلسه علنی نوبت صبح امروز مجلس شورای اسلامی، گزارش کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی را در خصوص عملکرد ایالات متحده آمریکا در حوزه حقوق بشر در سال ۱۳۹۷ که در راستای اجرای قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه با استناد به بند ۷ ماده ۴۵ آیین‌نامه داخلی مجلس تهیه شده بود را قرائت کرد.

متن این گزارش به شرح زیر است:

مقدمه

ایالات متحده آمریکا در دهه‌های گذشته همواره داعیه دفاع از مبانی و اصول حقوق بشر را داشته و بر این اساس به خود اجازه داده تا در خصوص وضعیت و شرایط حقوق بشر در سایر کشورها اظهارات مداخله‌جویانه داشته باشد. بررسی دقیق مواضع حقوق بشری آمریکا به صراحت تأیید کننده این واقعیت است که دولتمردان این کشور موضع‌گیری در خصوص وضعیت حقوق بشر در جهان را بر مبنای ترجیحات و منافع سیاسی انجام می‌دهند و همین رویه موجبات استفاده ابزاری آمریکا از موضوع حقوق بشر را در سطح بین المللی فراهم ساخته است. نکته مهم و تأسف بار این است که چنین قضاوت‌های سوگیرانه و جانبدارانه، مبنای عمل سیاسی آمریکا در ارتباط با کشورها هدف قرار می‌گیرد و از جمله وضع تحریم‌های اقتصادی و تحمیل فشارهای سیاسی علیه کشورهای مستقل، بر مبنای همین قضاوت‌های نادرست توجیه می‌شود. فراتر از این بحث، نکته مبنایی و مهم دیگری وجود دارد که توجه به آن از اهمیت اساسی برخوردار است.

دولت ایالات متحده در حالی که بر کرسی قضاوت در خصوص عملکرد حقوق بشری سایر کشورها تکیه می‌زند که خود در داخل نیز به طور مکرر و فاحش حقوق بشر را نقض می‌کند. طبعاً چنین وضعیتی موید عدم صلاحیت واشنگتن برای ارزیابی وضعیت حقوق بشر در سایر کشورهاست و هرگونه حقی را از این کشور برای طرح ادعاهای بشر دوستانه سلب می‌کند. با توجه به این واقعیات است که مقام معظم رهبری همواره بر تلاش برای افشای ماهیت ضد حقوق بشری دولت آمریکا تأکید داشته‌اند تا بدین ترتیب عدم صداقت و صلاحیت آمریکا در پیگیری مسائل حقوق بشری به تصویر کشیده شود.

در راستای اجرای «قانون مقابله با نقض حقوق بشر و اقدامات ماجراجویانه و تروریستی آمریکا در منطقه مصوب ۱۳۹۶/۰۵/۲۲ مجلس شورای اسلامی»، گزارش حاضر که با همکاری مرکز پژوهش‌های مجلس تهیه شده است، به بررسی عملکرد حقوق بشری آمریکا در سال ۱۳۹۷ می‌پردازد. این گزارش موارد نقض حقوق بشر توسط آمریکا را در دو سطح داخلی و بین المللی تشریح می‌کند.

بخش اول- نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سطح داخلی

وضعیت وخیم حقوق بشر در داخل آمریکا را می‌توان بر اساس موضوعات و محورهای مختلفی به شرح ذیل توضیح داد:

۱. آزادی حمل سلاح و نقض حق حیات شهروندان

قانون حمل آزادانه سلاح از جمله مواردی است که جان و حریم شخصی شهروندان آمریکایی را به مخاطره انداخته و حق حیات و امنیت را از آنها سلب کرده است؛ به طوری که ۸۲ درصد از کشتارهایی که با سلاح گرم صورت می‌گیرند در ایالات متحده رخ می‌دهند. ۷۵ درصد کشتارها در آمریکا با سلاح صورت می‌گیرد که این آمار ظرف دو سال گذشته ۳۰ درصد افزایش داشته است. شایان توجه است که سلاح گرم دومین دلیل حائز اهمیت مرگ در کودکان و نوجوانان آمریکایی و نخستین دلیل مرگ کودکان و نوجوانان سیاه پوست در این کشور است. سالانه نزدیک به ۱۶۰۰ کودک و نوجوان با اسلحه به قتل می‌رسند که بخشی از آن ناشی از خشونت‌های خانگی است؛ بر این موارد می‌توان تیراندازی‌های مدارس را نیز اضافه کرد. طبق گزارش منابع آمریکایی به طور میانگین در هفته، یک بار شاهد تیراندازی در مدارس هستیم. سال ۲۰۱۸، با ۹۴ مورد تیراندازی در مدارس با رشد ۶۰ درصد افزایش نسبت به سال قبل از آن مواجه بوده است. آمارها به خوبی نشانگر فجایع ناشی از موضوع حمل آزادانه سلاح و تهدید حیات و امنیت شهروندان هستند؛ اما دولتمردان آمریکا با طرح مباحث مختلف، موضوع محدودیت و کنترل اسلحه را به حاشیه می‌برند.

۲. خشونت پلیس

پلیس آمریکا برخلاف عرف متعارف که می‌باید رکن اساسی حقوق شهروندی را تأمین کند، حقوق مردم آمریکا به ویژه سیاه پوستان را مورد تعرض قرار می‌دهد و گزارش‌ها حاکی از آن است که در سال ۱۳۹۷ نیروهای پلیس تنها ۱۴ روز مرتکب خشونت نشده‌اند. تا اوایل دی ماه این سال نیز آمار این خشونت‌ها به ۱۱۶۶ مورد رسید. در آمریکا تعداد زیادی از شهروندان توسط پلیس کشته و یا مصدوم می‌شوند که در این بین سیاه پوستان به نسبت از سهم بیشتری برخوردارند. آنچه در این رابطه حائز اهمیت است اینکه در این کشور نه تنها برخورد قانونی با پلیس در راستای سوءاستفاده از قدرت و هنجارشکنی‌های اخلاقی آن صورت نگرفته، بلکه به منظور توجیه موضوعاتی از این دست، بعضاً به موازین قانونی نیز استناد می‌شود.

۳. محکومیت‌های شدید قضائی

وزارت امور خارجه آمریکا در گزارش‌های سالانه خود از وضعیت حقوق بشر در جهان، برخی کشورها را در مورد محکومیت‌های قضائی مورد نکوهش قرار داده و رویه آنها را ناقض حقوق بشر معرفی می‌کند؛ در حالی که در این کشور مواردی از محکومیت‌های قضائی وجود دارد که به گزارش مراجع حقوق بشری نقض مسلم حقوق زندانیان محسوب می‌شود. آمریکا دستگاه قضائی جمهوری اسلامی ایران را به دلیل اجرای شریعت اسلامی از جمله در مورد حکم اعدام مورد انتقاد قرار می‌دهد اما خود اعدام را از طریق غیر انسانی چون تزریق‌های مرگبار، صندلی‌های اعدام الکتریکی و … در این کشور به اجرا می‌گذارد. این قبیل اعدام‌ها در بخش قابل توجهی از ایالت‌های آمریکا مجاز است به طوری که از ابتدای سال ۲۰۱۸ تا اواسط دی ماه ۱۳۹۷۸ (پایان سال میلادی) حدود ۲۵ نفر در هشت ایالت به شیوه‌های غیر انسانی محکم به مرگ شده‌اند.

۴. نقض حقوق مسلمانان

در آمریکا تبعیض علیه اقلیت‌های مذهبی کاملاً آشکار است و در این میان، تبعیض علیه مسلمانان در رتبه اول قرار دارد. موج تبلیغاتی علیه اسلام سبب تشدید اسلام هراسی و اسلام ستیزی و جرایم ناشی از انزجار بر ضد مسلمانان در آمریکا شده است؛ بسیاری از اقدامات علیه مسلمانان، سازمان‌ها و ادارات اسلامی آمریکا با نام اجرای قانون، بدون اقامه اتهام متقن و محکمه پسند انجام می‌گیرند. در این زمینه، مسلمانان آمریکایی بارها بدون دلیل، هدف بازرسی‌های ضدتروریستی اف. بی. ای قرار گرفته‌اند.

با وجود آنکه مسلمانان تنها کمتر از یک درصد جمعیت شهروندان آمریکایی را تشکیل می‌دهند، اما ۲۵ درصد از پرونده‌های شکایت مرتبط با تبعیض شغلی از سوی مسلمانان صورت می‌پذیرد. از جمله آنکه در برخی موارد، مسلمانان به دلیل اعتقادات دینی از کار اخراج یا دچار سایر محدودیت‌های شغلی می‌شوند؛ از جمله در آذرماه ۱۳۹۷، بانوی مسلمانی که در فروشگاهی در آمریکا مشغول به کار بود اعلام کرد که مسلمان بودن او سبب اعمال برخی تبعیض‌ها چون کاستن از ساعت کاری، دستمزد پایین و سایر مسائل شده است. این در حالی است که برخی بانوان مسلمان نیز از پذیرفته نشدن در مشاغل حرفه‌ای به دلیل محجبه بودن شکایت دارند. تبعیض علیه مسلمانان در آمریکا حتی در مدارس این کشور نیز اعمال می‌شود به نحوی که ۵۵ درصد از دانش آموزان مسلمان اظهار کرده‌اند که به دلیل هویت مذهبی خود در مدارس مورد تعرض قرار گرفته‌اند و از آنها زورگیری شده است و یک پنجم آنها نیز اظهار داشته‌اند که از طرف اولیای مدرسه مورد تبعیض قرار می‌گیرند.

شایان توجه است که از زمان روی کار آمدن ترامپ، تبعیض‌ها علیه مسلمانان در آمریکا تشدید شده است به گونه‌ای که بر اساس یافته‌های مرکز پژوهشی پیو، مسلمانان آمریکا از آینده کشور و جایگاه خود در جامعه آمریکا در دوره ترامپ ابراز نگرانی کرده و رئیس جمهور و حزب جمهوری خواه را مخالف مسلمانان قلمداد می‌کنند. دونالد ترامپ موضوع اسلام هراسی را به ابزاری برای تحقق سیاست‌های خود تبدیل ساخته و با اقداماتی نظیر ممنوع ساختن ورود اتباع برخی کشورهای مسلمان به روند اسلام هراسی و اسلام ستیزی در این کشور دامن زده است. سیاست‌های اسلام هراسانه دولت ترامپ به حدی بوده است که ۵۶ درصد از شرکت کنندگان آمریکایی در یک نظرسنجی که در آبان ۱۳۹۷ انجام شد حتی نسبت به ساخت مسجد در نزدیکی محل خانه خود ابراز نگرانی کرده و در واقع با آن مخالف بوده‌اند. جالب آنکه در این نظرسنجی، ۷۴ درصد از پاسخ دهندگان تأیید کرده‌اند که حجم زیادی از تعصب و سیاست‌های سختگیرانه علیه مسلمانان در آمریکا اعمال می‌شود. اسلام هراسی و تأثیر آن بر مردم آمریکا بعضاً در قالب واکنش به حجاب زنان مسلمان نیز تبلور پیدا می‌کند. حمله به مادر و دختری در اوکلاهاما در اوایل سال ۲۰۱۹ در این راستا قابل ارزیابی است. این دو بانو که در حال بازدید از شهر اوکلاهاما و برج ریونیون بودند مورد حمله فردی قرار گرفتند که خطاب به آنها خواستار بازگشت به کشور خودشان بوده است.

۵. تبعیض نژادی

مقامات آمریکایی به رغم تأکید ظاهری بر حقوق مدنی و سیاسی، در عمل توجهی به رفع مشکلات ناشی از تبعیض نژادی در این کشور نداشته‌اند. اقلیت‌های نژادی پرشمار و متنوعی در آمریکا زیست می‌کنند که در بین آنها، سیاه پوستان با جمعیتی بالغ بر ۴۰ میلیون نفر یعنی ۱۳ درصد از کل جمعیت آمریکا، بزرگترین اقلیت قومی در این کشور محسوب می‌شوند. با این حال از تبعیض و رفتارهای نابرابر رنج می‌برند. سیاهپوستان اکثریت قربانیان قتل‌های با اسلحه را در آمریکا تشکیل می‌دهند. آنها ۱۰ برابر بیشتر از سایرین در معرض خطر مرگ با سلاح هستند و این آمار در رابطه با مردان به ۱۶ برابر نیز می‌رسد. آنها همچنین بیش از سه برابر سفیدپوستان در معرض خشونت پلیس قرار دارند. از سوی دیگر فرصت‌های شغلی نیز در میان سفید پوستان و سیاهپوستان به صورت نابرابر توزیع شده است. نرخ بیکاری، میزان ساعات کار و درآمد سیاه پوستان نشان از استمرار تبعیض از گذشته تا به امروز دارد و این امر در حالی است که وضعیت سفید پوستان در این زمینه در حال ارتقا و بهبود است.

۶. نقض حقوق زنان

سالیانه میلیون‌ها زن در ایالات متحده از خشونت‌های خانگی رنج می‌برند. بر اساس آخرین آمارهای منتشر شده از سوی مرکز کنترل و پیشگیری بیماری در آمریکا، از هر ۵ زن حداقل یک نفر در طول زندگی خود مورد تجاوز قرار گرفته است. همچنین در این کشور ۴۳.۶ درصد از زنان، برخی از انواع خشونت جنسی را در طول زندگی تجربه کرده‌اند. خشونت‌ها علیه زنان در آمریکا در قالب تعرضات جنسی و خانگی و نیز بهره برداری از زنان در فیلم‌ها و تبلیغات پورنو انجام می‌شود. بر اساس داده‌های موجود می‌توان استنباط کرد که رعایت حقوق زنان در ایالات متحده در بسیاری مواقع امری ریاکارانه و فریبنده است. مطابق با تحقیقات انجام شده در مؤسسه تامسون رویترز، آمریکا در بین ۱۰ کشور نخست ناامن برای زنان قرار دارد؛ رتبه‌ای که در حداقل یک دهه بدون تغییر باقی مانده است.

۷. نقض حقوق پناهجویان

آمریکا یکی از کشورهایی است که بیشترین ترافیک مهاجرپذیری را دارا می‌باشد. بنابراین با توجه به مواضع اعلامی حقوق بشری انتظار می‌رود که رئیس جمهور این کشور پناهندگی و پناه‌جویی به ویژه در مورد مناطق بحران‌زده‌ای چون سوریه را به عنوان موضوعی بشر دوستانه در دستور کار قرار دهد؛ اما شاهد هستیم که در سال ۲۰۱۸ تنها ۱۱ پناهجوی سوری در آمریکا مورد پذیرش قرار گرفتند. میزان پذیرش پناهجویان با روی کار آمدن ترامپ به پایین‌ترین میزان در ۳۰ سال اخیر رسیده است. پناهجویان در ایالات متحده تنها با موضوع کاهش پذیرش روبرو نیستند، بلکه حقوق آنها در مواردی چون حفظ رکن خانواده، لغو «برنامه کودکان آمریکای مرکزی» برای پیوستن به والدین خود در آمریکا و جدایی کودکان از والدین، حفظ شأن انسانی مانند برنامه «تحمل صفر» در مرز مکزیک مبنی بر ممانعت از ورود مهاجران غیرقانونی در مرز تگزاس / مکزیک و در قالب ساخت دیواری مرزی و دستگیری پناهجویان، نقض می‌شود.

۸. نقض حریم خصوصی

ایالات متحده آمریکا علی رغم شعارهای بشر دوستانه و احترام به حریم خصوصی افراد، ناقض حقوق فردی شهروندانش در این زمینه است و البته به منظور قانونی جلوه دادن چنین اقداماتی «لایحه میهن دوستی» را به تصویب رسانده است. البته پس از افشاگری‌های اسنودن در رابطه با اینکه اطلاعات شهروندان آمریکا به راحتی در اختیار سرویس‌های جاسوسی قرار می‌گیرد و به دنبال آن دادگاه نظارت و اطلاعات خارجی به غیر قانونی بودن برنامه‌های جاسوسی آمریکا رأی داد، آژانس امنیت ملی آمریکا میلیون‌ها دلار هزینه کرد تا شرکت‌های فناوری را به همکاری وادارد. فیس‌بوک با حدود ۲ میلیارد کاربر از جمله شرکت‌هایی است که امنیت اطلاعات کاربران را نقض می‌کند و از سال گذشته تاکنون دچار رسوایی‌های متعدد امنیتی شده و بهانه کافی برای دخالت دولت در امور خصوصی شهروندان و نقض حریم آنها را فراهم آورد تا از طریق بهره گیری از فناوری‌های جدید و به روز اقدام به طراحی نرم افزارهایی نماید تا دسترسی به اطلاعات کاربران نه تنها در خارج، بلکه در داخل کشور را فراهم سازد.

۹. نقض حقوق مطبوعات و رسانه‌ها

دونالد ترامپ رئیس جمهور آمریکا آشکارا نفرت خود را از رسانه‌ها بیان می‌کند. وی با خطاب قرار دادن رسانه‌ها به عنوان «دشمن مردم»، جنگ علیه آزادی بیان را شروع کرده و سبب شده تا جایگاه ایالات متحده در ارزیابی جهانی آزادی رسانه‌ها تنزل کرده و سبب شده تا جایگاه ایالات متحده در ارزیابی جهانی آزادی رسانه‌ها تنزل یابد. کارشناسان سازمان ملل اظهار داشته‌اند که سیاست رسانه‌ای ترامپ زمینه افزایش تهدید و خشونت علیه خبرنگاران را به دنبال داشته است. آنها صراحتاً بیان کرده‌اند که «حملات ترامپ به رسانه‌ها با تعهدات این کشور در خصوص آزادی مطبوعات و حقوق بین‌الملل در تناقض است» و در ادامه اضافه می‌نمایند که در قالب یک استراتژی، رفتار ترامپ نوعی برنامه‌ریزی محسوب می‌شود تا بتواند حقایقی قابل اثبات را انکار و پنهان نماید. شایان توجه است که سیاست رسانه‌ای ترامپ، در سال گذشته زمینه اعتراض روزنامه‌نگاران و واکنش آنها در قالب ثبت یادداشتی مستقل را به دنبال داشت.

بخش دوم- نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سطح بین‌المللی

نقض حقوق بشر توسط آمریکا در سال ۱۳۹۷ محدود به قلمرو داخلی این کشور نبوده، بلکه اقدامات فرامرزی آن نیز در بسیاری موارد ناقض حقوق انسان‌ها بوده است. در اینجا صرفاً به بخشی از این اقدامات اشاره می‌شود.

۱. حمایت آمریکا از تروریسم

حمایت از تروریسم و گروه‌های تروریستی که در خدمت منافع آمریکا بوده‌اند سیاست دیرین دولت این کشور بوده است. به ویژه در منطقه غرب آسیا، ایجاد تروریسم از سوی آمریکا در دوره جنگ سرد با بنیان نهادن و تأمین مالی برخی جریان‌ها به منظور ممانعت از نفوذ شوروی در منطقه شکل گرفت که در نتیجه آن القاعده به وجود آمد. همچنین، ظهور داعش در عراق و سوریه با حمایت مستقیم آمریکا صورت گرفت. در سال ۱۳۹۷ نیز آمریکا و متحدان غربی و عربی آن در چارچوب حمایت از تروریست‌ها در سوریه اقدامات مختلفی را انجام دادند که از جمله مهمترین آنها می‌توان به حمله موشکی آمریکا به مراکز دولتی سوریه در ۲۵ فروردین این سال اشاره کرد. در این حمله که اقدامی در جهت تجدید روحیه تروریست‌های شکست خورده از ارتش سوریه بود بیش از یک صد موشک به شهرهای دمشق و حمص شلیک شد. چنین اقداماتی حاکی از این واقعیت است که سیاست ایالات متحده در منطقه غرب آسیا، دامن زدن به آشوبی همیشگی و دائمی از جمله از طریق حمایت از تروریسم است تا از این مسیر بتواند اهداف منطقه‌ای خویش مانند کسب منابع نفتی و تأمین امنیت رژیم صهیونیستی را پیگیری نماید.

۲. مداخله در امور داخلی کشورها

موضوع مداخله در امور داخلی کشورها یک سیاست مستمر و دیرین آمریکا بوده است. این سیاست در مورد کشورهای مستقل مقاوم در برابر آمریکا عمدتاً در چارچوب راهبرد «تغییر رژیم» دنبال می‌شود. در بسیاری موارد سیاست مداخله در امور داخلی یک کشور به طور مستقیم با اقدامات ضد حقوق بشری همراه بوده است. هر چند موضوع دخالت‌های غیرقانونی آمریکا در خصوص کشورهای متعددی مصداق دارد، اما در این بخش صرفاً به مداخلات آمریکا در ونزوئلا و نیز جمهوری اسلامی ایران طی ۱۳۹۷ اشاره می‌گردد.

اول- ونزوئلا

تحولات در ونزوئلا مصداق بارز دخالت ایالات متحده در امور داخلی یک کشور مستقل است. آمریکا در یک سال گذشته به روش‌های مختلف سعی در تضعیف و براندازی دولت قانونی ونزوئلا داشته و در این راستا از شورش‌های اخیر در این کشور حمایت کرده و رهبر مخالفان را نیز به رسمیت شناخته است. آمریکا پیش‌نویس قطعنامه‌ای را هم جهت ارائه به شورای امنیت آماده کرده بود تا طی آن جامعه جهانی را ملزم به حمایت از انتخابات زودهنگام در ونزوئلا نماید. این امر در حالی است که انتخابات در این کشور به تازگی صورت پذیرفته و نیکلاس مادورو به عنوان رئیس جمهور منتخب برگزیده شده است. سطح دخالت‌های آمریکا در امور داخلی ونزوئلا به حدی است که رئیس جمهور این کشور در اظهاراتی وقیحانه و قابل تعقیب از احتمال حمله نظامی به ونزوئلا خبر داده است. همچنین اعمال تحریم‌های اقتصادی علیه دولت و مردم این کشور از دیگر اقدامات ضد حقوق بشری آمریکا در ونزوئلا به حساب می‌آید.

دوم- جمهوری اسلامی ایران

جمهوری اسلامی ایران در حیات چهل ساله پربرکت خود انواع سیاست‌های خصمانه آمریکا را تجربه کرده است که بسیاری از آنها با مبانی و موازین حقوق بشر در تعارض و تناقض بوده است. سیاست اعمال تحریم بر ضد ملت ایران از جمله رایج‌ترین سیاست‌های آمریکا در قبال جمهوری اسلامی طی چهل سال اخیر بوده است. این سیاست بار دیگر در سال ۱۳۹۷ و با تصمیم دونالد ترامپ به خروج از برجام و اقدام به بازگرداندن و تشدید تحریم‌های ضد ایرانی اجرا شد و بدین ترتیب جنگی اقتصادی با هدف سخت کردن شرایط اقتصادی برای مردم ایران به راه افتاد. همچنین وزارت خارجه آمریکا مبادرت به تشکیل گروهی به نام «گروه اقدام ایران» به منظور هماهنگ سازی تلاش‌های ضد ایرانی واشنگتن و وادار سازی سایر دولت‌ها به تبعیت از این تلاش‌ها کرده است. آمریکا با تهدید کشورها و شرکت‌های مختلف تلاش می‌کند تا سایر کنشگران اقتصادی را از همکاری و تجارت با ایران منصرف سازد و بدین سان شرایط اقتصادی سخت‌تری را بر مردم تحمیل نماید. در این راستا واشنگتن برای ایجاد ائتلافی بین‌المللی علیه ایران و تشدید فشارها بر کشورمان نیز تلاش می‌کند که برگزاری کنفرانس ضد ایرانی ورشو در اواخر بهمن ماه سال ۱۳۹۷ نمونه‌ای از این تلاش است. چنین سیاستی آشکارا حق حیات و حق توسعه ملت ایران را که از مبانی عام و جهان شمول حقوق بشر به شمار می‌رود، هدف گرفته است. جدا از تحریم اقتصادی، سیاست دخالت در امور داخلی ایران نیز یک دستور کار اصلی دولتمردان آمریکا در قبال ایران در سال ۱۳۹۷ بوده است. در حالی که آمریکا خود از مهمترین ناقضان حقوق بشر در جهان است، در سال گذشته انواع اتهامات حقوق بشری را متوجه ایران ساخته تا ضمن منزوی کردن ایران، مردم را از نظام و انقلابشان دلسرد نماید.

۳. بی اعتنایی در برابر نقض حقوق بشر

آمریکا در حالی مدعی پایبندی به اجرای حقوق بشر در سطح جهان است که آشکارا نسبت به نقض گسترده حقوق بشر از سوی متحدان خود بی تفاوت بوده و حتی از اقدامات آنها، بی‌شرمانه حمایت می‌کند. در این زمینه می‌توان به حمایت آمریکا از اقدامات ضد حقوق بشری رژیم صهیونیستی و عربستان سعودی اشاره کرد.

اول- رژیم صهیونیستی

رژیم صهیونیستی از بدو شکل‌گیری موجودیت نامشروع خود با کمک وتوی آمریکا در اراضی اشغال شده فلسطین مرتکب جنایات گوناگون می‌شود، به طوری که از سال ۱۹۷۲ آمریکا در برابر بیش از ۴۰ قطعنامه شورای امنیت علیه رژیم صهیونیستی حق وتو را به کار برده است. آمریکا در جهت حمایت از این رژیم و اقدامات جنایت کارانه آن در سال ۱۳۹۷ «قدس» را به عنوان پایتخت این رژیم به رسمیت شناخت و در اردیبهشت ماه این سال سفارت خود را از تل آویو به قدس منتقل کرد که با محکومیت جهانی نیز مواجه شد. این اقدام آمریکا در حالی اتفاق افتاد که رژیم صهیونیستی در پاسخ به اعتراضات، صدها تن از فلسطینیان را به خاک و خون کشید و این جنایت با حمایت آشکار آمریکا اتفاق افتاد. همچنین افزایش کمک‌های نظامی به صهیونیست‌ها را نیز باید به فهرست حمایت‌های ضد حقوق بشری آمریکا از این رژیم افزود. به طور کلی آمریکا با حمایت از جنایات و تجاوزات رژیم صهیونیستی که همگی در چارچوب جنایت علیه بشریت قابل توضیح هستند نشان داده که کوچک‌ترین احترامی برای حقوق بشر قائل نیست. بی جهت نیست که آمریکا در خرداد ماه ۱۳۹۷ با اعلام حمایت از رژیم صهیونیستی از شورای حقوق بشر سازمان ملل خارج شد.

دوم- عربستان سعودی

قتل جمال خاشقچی روزنامه‌نگار و نویسنده اهل کشور عربستان سعودی در ترکیه که از منتقدان ولیعهد و پادشاه کشور عربستان بود، نشان داد که ایالات متحده در برابر نقض حقوق افراد برابر منافع خود به واکنش می‌پردازد. واکنش انفعالی و بی‌تفاوتی واشنگتن در این مورد و بی توجهی او به درخواست‌های مکرر داخلی و خارجی مبنی بر تجدید نظر در روابط خود با ریاض سبب شد که این مسئله به یکی از رسوایی‌های میلیارد سیاست خارجی آمریکا تبدیل شود. پشتیبانی ایالات متحده در اعمال استانداردهای دوگانه در رابطه با عربستان تنها محدود به این مورد نمی‌شود، بلکه حمایت از ریاض در جنگ یمن که تاکنون کشتار هزاران شهروند بی‌گناه یمنی اعم از زنان و کودکان را به دنبال داشته را باید مثال دیگری در کارنامه ضد حقوق بشری آمریکا در سطح بین‌المللی به حساب آورد.

آمارها نشان می‌دهد که از ابتدای سال ۲۰۱۶ نزدیک به ۴۴۸۹ شهروند به دلیل حملات هوایی جان خود را از دست داده‌اند که این رقم در مقایسه با سال قبل از آن افزایش داشته است. سازمان ملل ارزیابی کرده که ۱۶ میلیون یمنی (بیش از نیمی از جمعیت) با وجود کمک‌های انسان دوستانه بین‌المللی در معرض تهدید غذایی قرار دارند. دبیر کل سازمان ملل نیز در کنفرانس ژنو اعلام کرد که جنگ در یمن به بدترین بحران انسانی سال به «جنگی فراموش شده» تبدیل شده است. با این حال دولت آمریکا در سال ۱۳۹۷ نیز حمایت از ریاض که عامل همه این جنایت‌ها و فجایع است را مجدانه در دستور کار دارد. آمارها نشان می‌دهد که دو سوم از تسلیحات مورد استفاده عربستان در جنگ یمن از سوی آمریکا برای متجاوزان ارسال شده است. از سوی دیگر سکوت آمریکا در مقابل موارد متعدد نقض حقوق بشر در عربستان از جمله زندانی شدن هزاران نفر در این کشور آن هم بدون محاکمه و یا نوع رفتار این کشور با زنان و نقض فاحش حقوق آنان از دیگر سیاست‌های آمریکا در سال ۱۳۹۷ است که با موازین و اصول حقوق بشر تعارض بنیادینی دارد.

جمع بندی:

برآیند شواهد و مستندات ارائه شده در این گزارش حاکی از آن است که ایالات متحده آمریکا با اتخاذ رویکردی ابزاری، بزرگترین پارادوکس رفتاری را به نمایش گذارده است؛ چرا که در عین ادعای حمایت از حقوق بشر به نقض مکرر آن در سطح داخلی و بین المللی نیز می‌پردازد. در واقع با قاطعیت می‌توان گفت که آمریکا حقوق بشر را به عنوان دستاویز و ابزاری در مسیر اهداف خود به کار گرفته تا از این طریق بر سرنوشت ملت‌ها سلطه یافته و انواع فشارها را بر کشورهای مخالف خود تحمیل کند. در مجموع، مستندات گزارش حاضر، به وضوح کارنامه سیاه آمریکا در حوزه حقوق بشر را به تصویر می‌کشد و نشان می‌دهد که آمریکا از صلاحیت و صداقت لازم برای سخن گفتن در باب حقوق بشر برخوردار نیست و اصولاً در این حوزه نه تنها پیشرفتی نداشته بلکه با مصادیق نقض متعدد و خروج از شورای حقوق بشر دچار نوعی عقب‌گرد نیز شده است. اساساً این کشور به دنبال دستیابی، حفظ و تداوم سلطه خود بر جهان بوده و به منظور نیل به این هدف از ابزارهای مختلفی، چون ادعای حمایت از اصول و مبانی حقوق بشر و رشد و گسترش دموکراسی بهره‌برداری می‌کند.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی ,تاجگردون انتخابات هیأت رئیسه کمیسیون برنامه و بودجه در سال چهارم برگزار شد.

به گزارش ایسنا، در جلسه بعد از ظهر امروز (یکشنبه) کمیسیون برنامه و بودجه هیأت رئیسه این کمیسیون برای سال چهارم فعالیت آن انتخاب شدند که بر این اساس از مجموع ۲۰ نماینده حاضر غلامرضا تاج‌گردون با ۲۰ رأی به عنوان رئیس کمیسیون برنامه انتخاب شد.

در این انتخابات جهانبخش محبی نیا و هادی قوامی هر کدام با ۱۷ رأی نواب رئیس اول و دوم، محمد خدابخشی با ۱۱ رأی به عنوان سخنگو انتخاب شدند.

علی قربانی نیز با ۱۴ رأی و محسن بیگلری با ۱۲ رأی به عنوان دبیران کمیسیون برنامه و بودجه انتخاب شدند.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش  اخبارگوناگون,خبرهای گوناگون ,پانداهای زیبای باغ وحش ایلنا
  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار اجتماعی,سیدمحمد بطحایی

بطحایی طی چند ماه گذشته حواشی بسیاری را پشت سر گذاشته است که ماجرای پخش آهنگ ساسی مانکن در مدارس کشور و همچنین انتقادهای بسیاری که مخالفان دولت به دنبال انتشار فیلم رقص دانش آموزان متوجه او و وزارت خانه اش کردند از جمله این موارد بود.

روز پنجشنبه و به دنبال خبر استعفای وزیر آموزش و پرورش سخنگوی دولت اعلام کرد که سید محمد بطحایی به دلیل شرکت در انتخابات مجلس از سمت خود استعفا داده و به همین خاطر حجت‌الاسلام حسن روحانی، رئیس‌جمهور نیز پیش از پایان موعد مقرر ثبت‌نام برای کاندیداتوری مجلس با استعفای وی موافقت کرده است.

علی ربیعی سخنگوی دولت در گفت‌وگو با خبر شبکه یک سیما جزئیات استعفای سیدمحمد بطحایی وزیر آموزش و پرورش را اینگونه تشریح کرد: «ابتدای هفته آقای بطحایی نامه استعفایشان را برای رئیس‌جمهور نوشتند و اعلام کردند که علت استعفا، حضور در مجلس است. روز سه‌شنبه، ایشان با دفتر آقای واعظی رئیس‌دفتر رئیس‌جمهور تماس گرفتند و درخواست کردند تا پیش از اتمام مدت زمان قانونی،‌ با استعفای‌شان موافقت شود که رئیس‌جمهور هم با استعفای ایشان موافقت کردند.»

سخنگوی دولت درباره گمانه‌زنی‌ها پیرامون استعفای بطحایی هم گفت: «با توجه به شخصیتی که از آقای بطحایی سراغ دارم، فکر می‌کنم همان چیزی که در نامه استعفا آمده است، در ذهنشان بوده است. البته گمانه‌زنی‌هایی را از طیف‌های مختلف مشاهده کردم، اما هرآنچه که در ذهن آقای بطحایی بوده در نامه استعفا نوشته شده است.» (به منظور شرکت در انتخابات مجلس)

اما برخلاف آنچه ربیعی درباره این استعفا به رسانه ها اعلام کرد؛ برخی از کارشناسان و همچنین نمایندگان مجلس در همین رابطه نظر دیگری را بیان می کنند.

محمدمهدی زاهدی عضو کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس در همین خصوص می‌گوید: «کمتر کسی است که وزیر باشد و استعفا دهد تا نماینده شود و اصلا تاکنون سابقه نداشته است و بنده هم یقین دارم دلیل استعفای آقای بطحایی، نمایندگی مجلس نبوده است.»

وی در ادامه مصاحبه خود با فارس تاکید می‌کند: «آقای بطحایی تلاش داشت که بحث‌های ملی را جمع کند و برای این موضوع، مطالبات جدی از دولت در زمینه حق‌التدریس‌ها، سربازمعلمان، پاداش پایان خدمت فرهنگیان، اجرای نظام رتبه‌بندی، توجه به دانشگاه فرهنگیان و پایین بودن بودجه فرهنگیان داشت.»

زاهدی در ادامه می‌افزاید: «شاهد بودیم که آقای بطحایی تلاش می‌کرد این مشکلات را حل کند به خصوص که قبلاً در سازمان برنامه و بودجه بود و حدس بنده این است که به پشتوانه آقای نوبخت، این مسئولیت را قبول کرد و فکر می‌کرد آقای نوبخت کمک می‌کند برخی از این مشکلات آموزش و پرورش جمع شود اما معتقدم همراهی لازم از سوی ایشان [نوبخت] صورت نگرفت و دلیل اصلی استعفا، عدم توجه به مسائل و مشکلات آموزش و پرورش از سوی دولتمردان بود.»

جبار کوچکی‌نژاد نایب ‌رئیس ‌کمیسیون آموزش و تحقیقات مجلس هم در صفحه شخصی خود در اینستاگرام نوشت: «سید محمد بطحایی وزیر آموزش پرورش به علت عدم همکاری هیئت دولت با ایشان در جهت حل مشکلات فرهنگیان استعفا داد.»

حجت‌الاسلام مجتبی ذوالنور، نماینده مردم قم هم درباره دلایل استعفای بطحایی می گوید: «آقای بطحایی مدت‌هاست که برای چند موضوع با مجموعه ریاست جمهوری و دولت چالش دارد.»

ذوالنور بحث معیشت فرهنگیان را یکی از موارد چالش‌برانگیز بین بطحایی و دولت می‌خواند و می‌افزاید: «متاسفانه در این زمینه دولت همت و همکاری لازم را برای حل مشکل با ایشان نکرد. با توجه به این شرایط و توقعی که در فرهنگیان ایجاد شده بود، که حق مسلم فرهنگیان بود که مشکل‌شان حل شود، اما چون دولت همراهی لازم را با بطحایی نداشت، احساس می‌کرد وقتی دولت در حل این مشکلات همراهی نکند، نمی‌شود کاری کرد، لذا حضور خود را در این جایگاه بی‌تاثیر می‌دید.»

بطحایی طی چند ماه گذشته حواشی بسیاری را پشت سر گذاشته است که ماجرای پخش آهنگ ساسی مانکن در مدارس کشور و همچنین انتقادهای بسیاری که مخالفان دولت به دنبال انتشار فیلم رقص دانش آموزان متوجه او و وزارت خانه اش کردند از جمله این موارد بود.

با این وجود، عدم مدیریت جامع و کامل در حوزه آموزش و پروش و همچنین مسایلی مانند دستمزد اندک معلمان، مطالبات معوق و پرداخت نشده، اعتصاب معلمان و بحران معیشتی که با افزایش مشکلات اقتصادی بیش از پیش گریبان معلمان را گرفته را هم می توان از دیگر دلایل فشار بر بطحایی و استعفای او برشمرد.

در لایحه بودجه 1398 کل اعتبارات آموزش و پرورش 45 هزارو 813 میلیارد تومان پیش بینی شده است که از این مقدار حدود 40 هزار و 76 میلیارد تومان آن خرج جبران خدمات کارکنان یا همان حقوق کارمندان و کارکنان آموزش و پرورش در سال جاری خواهد شد.

این در حالی است که بر اساس آمار منتشر شده در سالنامه آماری سال 1396 مرکز آمار ایران تعداد کل کارمندان آموزش و پرورش 990 هزار و 110 نفر اعلام شده است.

با این حساب اگر بودجه حقوق کارکنان این وزارخانه را به کل جمعیت معلمان و، کارمندان و کارکنان آن تقسیم کنیم به هر نفر 3 میلیون و 367 هزارتومان خواهد رسید که به نسبت با خط فقر در کشور و همچنین حقوق برخی کارمندان سایر نهاد های دولتی بسیار اندک به شمار می رود.

اعتراض های به حق معلمان در سال های اخیر نسبت به وضعیت معیشتی آنها یکی از مهمترین چالش هایی بود که سیدمحمد بطحایی سعی داشت با توجه به نزدیکی اش به محمدباقر نوبخت و سازمان برنامه و بودجه آنها را برطرف کند. اما به نظر می رسد این هماهنگی یا لابی با دولت تا اندازه ای پاسخگوی درخواست های بطحایی برای بهبود شرایط موجود بود و در نتیجه؛ او مجبور به استعفا شد.

این در حالی است که با انتخاب بطحایی به عنوان وزیر نزدیک به محمد باقر نوبخت در وزارتخانه آموزش و پرورش این امید را در دل جامعه فرهنگی کشور زنده می کرد تا با واسطه این نزدیکی مشکلات وزارت آموزش و پرورش تا حد بسیار زیادی کاهش پیدا کند اما روند کاری محمد بطحایی و مطالبه گری او از سازمان برنامه و بودجه باعث شد تا به گفته برخی از نمایندگان مجلس حوصله نوبخت از دست او سر برود و بلافاصله پس از قبول استعفای بطحایی توسط رئیس جمهور مجتی زینی وند عضو شورای مرکزی حزب اعتدال و توسعه و شخصیت مورد وثوق محمد باقر نوبخت به عنوان سرپرست وزارت آموزش و پرورش معرفی شود.

داستان تکراری که پیش از این در وزارت بهداشت توسط محمد باقر نوبخت اتفاق افتاد. ماجرایی که در آن سید حسن قاضی زاده هاشمی بر سر چانه زنی ردیف بودجه سلامت و اختلاف نظرش با رئیس سازمان برنامه بودجه عطای کرسی وزارت را به لقایش بخشید و نوبخت هم بلافاصله سعید نمکی عضو حزب اعتدال و توسعه و یکی دیگر از شخصیت های نزدیک به خودش را به خیابان سیمای ایران فرستاد

با این اوصاف؛ محمد بطحایی در بهترین حالت مدیری متوسط برای وزارت آموزش و پرورش بحران زده بود. در حالیکه این سازمان در شرایط خاص کنونی به وزیری مقتدر، بانفوذ (شاید از جنس اعتدال و توسعه و نوبخت !!)دارد تا بتواند حرفش را در داخل دولت به کرسی بنشاند.

دیدبان ایران

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


 اخبارسیاسی ,خبرهای سیاسی , حسن روحانی حجت الاسلام والمسلمین حسن روحانی رئیس جمهور، یک قانون مصوب مجلس شورای اسلامی را برای اجرا به وزارتخانه های صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصادی و دارایی و سازمان برنامه و بودجه کشور ابلاغ کرد.

به گزارش ایسنا، بر این اساس، در اجرای اصل یکصد و بیست و سوم قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، رئیس جمهور «قانون حداکثر استفاده از توان تولیدی و خدماتی کشور و حمایت از کالای ایرانی» را جهت اجرا به وزارتخانه های صنعت، معدن و تجارت و امور اقتصاد و دارایی و سازمان برنامه و بودجه ابلاغ کرد.

  • سجاد حمیدی
  • ۰
  • ۰


اخبار,اخبار امروز,اخبار جدید

نماینده مردم کبودرآهنگ در مجلس گفت: اظهارات مطرح شده از سوی آقای روحانی مبنی بر کمبود اختیاراتش در کشور برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکردش است.

محمدعلی پورمختار نماینده مردم کبودرآهنگ در مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با تسنیم، با اشاره به اظهارات اخیر روحانی مبنی بر افزایش اختیارات رئیس جمهور در شرایط فعلی کشور، گفت: اختیارات روحانی از زمان شورای پشتیبانی جنگ بیشتر است زیرا شورای هماهنگی سران سه قوه که رئیس جمهور نیز ریاست آن را برعهده دارد، دارای اختیارات فراوانی است لذا نیازی به افزایش اختیارات وی نیست.

وی افزود: اینکه رئیس‌جمهور از کم اختیاری خود بگوید، پذیرفتنی نیست بلکه رئیس جمهور باید از اختیارات خود به درستی استفاده کنند.

نماینده مردم کبودرآهنگ در مجلس در همین راستا ادامه داد:در حوزه مسائل اقتصادی این اختیارات به رئیس جمهور داده شده است زیرا اولویت کنونی کشور مقابله با جنگ اقتصادی دشمن است.

پورمختار با ابراز اینکه ممکن است رئیس جمهور انتظار افزایش اختیاراتش در مسائلی غیر از اقتصاد را داشته باشد اما باید گفت سایر موضوعات جز اولویت جامعه به حساب نمی‌آید، اضافه کرد: دغدغه اصلی مردم حل مسائل اقتصادی است زیرا در شرایط فعلی دشمن نیز در پی ضربه‌زدن به اقتصاد کشور است.

عضو کمیسیون قضایی مجلس با تاکید بر اینکه هیچ رئیس جمهوری به اندازه آقای روحانی اختیارات ویژه نداشته است، افزود: اظهارات مطرح شده از سوی آقای روحانی مبنی بر کمبود اختیاراتش در کشور برای فرار از پاسخگویی نسبت به عملکردش است.

پورمختار با بیان اینکه هیچ مانعی بر سر راه رئیس جمهور برای تصمیم‌گیری در حوزه اقتصادی وجود ندارد،تصریح کرد: رئیس جمهور درخواست دارد تا اختیارات بیشتری به وی و دولت داده شود؛ اما این در حالی است که رئیس جمهور به‌اندازه کافی اختیار دارد و می‌توانند در حوزه‌های مختلف تصمیم‌گیری کند.


  • سجاد حمیدی